شماره ركورد كنفرانس :
4754
عنوان مقاله :
بررسي تاثير اجراي فرايند مربيگري بر خودكارآمدي شغلي كارمندان
پديدآورندگان :
ارشدي مريم Maryamarshadi19@gmail.com دانش آموخته كارشناسي ارشد روانشناسي صنعتي و سازماني دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرج , رباطي افشين a.robati@hotmail.fr استاديار گروه روانشناسي صنعتي و سازماني دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرج , طهمورسي نيلوفر niloofartahmoresi@yahoo.com استاديار گروه روانشناسي باليني دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرج
كليدواژه :
فرايند مربيگري , خودكارآمدي شغلي , مدل GROW , كارمندان
عنوان كنفرانس :
اولين كنفرانس بين المللي مطالعات بين رشته اي در مديريت و مهندسي
چكيده فارسي :
مربيگري نوعي رابطه تعاملي است كه به افراد در زمينه شناسايي، هدايت و تحقق اهداف شخصي و شغلي در زماني سريعتر از آنچه خود قادر به انجام آن هستند كمك مي كند. اين روش از موثرترين راههاي آموزش كاركنان است كه براي رشد و بالندگي نيروي انساني به كار گرفته مي شود. يكي از مهمترين حوزه هاي كارآمدي در همه سازمان ها، خودكارآمدي شغلي است. هدف پژوهش حاضر تعيين تاثير اجراي فرايند مربيگري بر خودكارآمدي شغلي كارمندان بود. اين پژوهش از نوع شبه آزمايشي بود و در قالب طرح پيش آزمون- پس آزمون با گروه انتظار انجام شد. جامعه آماري اين پژوهش كاركنان يكي از ادارات فرهنگي در شهر كرج در سال 1397 هجري شمسي بودند و از ميان آنها تعداد 30 نفر با روش نمونه گيري هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفي در دو گروه آزمايش و انتظار جايگذاري شدند. با استفاده از پرسشنامه خودكارآمدي شغلي ريگز و نايت، ميزان خودكارآمدي هر دو گروه در مرحله پيش آزمون ارزيابي شد. سپس گروه آزمايش در شش جلسه فردي يك ساعته با شرايط يكسان تحت مربيگري با مدل GROW قرار گرفت. پس از اتمام جلسات، پرسشنامه خودكارآمدي شغلي مجددا روي هر دو گروه انجام شد. داده هاي به دست آمده با روش تحليل واريانس آميخته تحليل شد كه نتايج نشان داد اجراي فرايند مربيگري به طور معناداري خودكارآمدي شغلي را افزايش داده است (F(1,28)= 90, p 0.001). همچنين مولفه هاي خودكارآمدي شغلي نيز به طور معناداري افزايش نشان دادند. اين يافته ها با نتايج برخي از پژوهش هاي قبلي كه در حوزه سازماني انجام شده اند همسو هستند. با توجه به نتايج، به نظر مي رسد مربيگري با تكيه بر توانايي هاي ويژه هر فرد و با برقراري تعادل بين ارزشهاي فرد و سازمان، متغيرهاي درون فردي كاركنان را بهبود مي بخشد كه تاثير اين متغيرها مي تواند به نوبه خود در سازمان نيز مشاهده گردد.