شناسايي عوامل موثر در برنامه ريزي استراتژيك برند

در دنياي امروزي كه شاهد تغييرات و تحولات شگرف در زمينه هاي مختلف هستيم، محيط شركت ها با تلاطم و عدم اطمينان زيادي مواجه است و رقابت شدت زيادي پيدا كرده، لذا سيستم هاي موجود در راستاي كسب موفقيت در ميدان رقابت بايد از نوعي برنامه ريزي بهره گيرند كه آينده نگر و محيط گرا باشد، بطوري كه ضمن شناسايي عوامل و تحولات محيطي در يك افق زماني بلندمدت تأثير آنها بر عملكرد و نحوه تعامل شركت با آن ها را مشخص كند. اين نوع برنامه ريزي در واقع همان برنامه ريزي استراتژيك است كه با بررسي محيط داخلي و خارجي، قوت ها و ضعف هاي داخلي و فرصت ها و تهديدهاي محيطي را شناسايي مي كند و با در نظر داشتن مأموريت شركت، اهدافي بلندمدت براي شركت تنظيم مي كند و براي دستيابي به اين اهداف، از بين گزينه هاي استراتژيك، اقدام به انتخاب استراتژي هايي مي كند كه با تكيه بر قوت ها و رفع ضعف ها از فرصت هاي پيش آمده به نحو احسن استفاده نموده و از تهديدها پرهيز كند؛ بطوري كه در نهايت باعث موفقيت در ميدان رقابت شود؛ لذا اين پژوهش با هدف شناسايي عوامل موثر در تدوين برنامه ريزي استراتژيك برند بر اساس فرآيند دلفي فازي در سال 1397 صورت گرفت. جامعه آماري پژوهش شامل كليه مديران شركت هاي برندهاي منتخب و فعالان حوزه برند در تهران بوده و تقريباً شامل 200 نفر بود كه از اين ميان با استفاده از جدول مورگان 132 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. پس از شناسايي استراتژي هاي مناسب، داده هاي مورد نياز بر اساس پرسشنامه هاي استاندارد كوفوپوليس و كريسويديس (2000)، اگبارو و همكاران (2011)، لوگ و بوريسوف (2014)، ديبرل و همكاران (2014) انجام گرفت. پس از توزيع و جمع آوري پرسشنامه ها، بررسي اطلاعات و آزمودن فرضيه ها با استفاده از روش مدل سازي معادلات ساختاري و به كمك نرم افزار Smart PLS2 در دو بخش مدل اندازه گيري و بخش ساختاري انجام پذيرفت. در بخش اول ويژگي هاي فني پرسشنامه شامل پايايي، روايي همگرا و روايي واگرا مختص PLS بررسي گرديد. در بخش دوم، ضرايب معناداري نرم افزار براي بررسي فرضيه هاي پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند.