بررسي رابطه بين نرخ بهره واقعي و بازده سهام در سطح صنعت در بورس اوراق بهادار تهران با رويكرد موجك

نرخ بهره ازجمله مهم‌ترين متغيرهاي اقتصادي تأثيرگذار بر بازارهاي مالي است. در سطح كلان، نرخ بهره بر سلامت كلي اقتصاد مؤثر است، زيرا نرخ بهره نه‌تنها بر تمايل مصرف‌كنندگان به خرج يا پس‌انداز كردن اثر دارد، بلكه تصميم هاي مربوط به سرمايه‌گذاري بنگاه هاي تجاري را نيز متأثر مي نمايد. علاوه بر اين، تغيير در نرخ بهره بر قيمت اوراق بهاداري چون سهام و اوراق قرضه متعلق به نهادهاي مالي تأثير مي‌گذارد؛ بنابراين تغييرات در نرخ بهره، تأثير مستقيمي بر سودآوري، ارزش و اعتبار نهادهاي مالي خواهد داشت. مسئله اصلي در اين مطالعه، رابطه پوياي بين بازدهي سهام و نرخ بهره در افق‌هاي زماني گوناگون است. در اين مطالعه، رابطه بين بازدهي سهام و نرخ بهره را با استفاده از تجزيه‌وتحليل موجك تا 6 سطح (معادل دوره 123 ماهه) تجزيه كرده و تأثير تغييرات نرخ بهره بر بازده سهام 13 صنعت در بورس اوراق بهادار در دوره كوتاه‌مدت، ميان‌مدت و بلندمدت را موردبررسي قرار مي دهيم. دوره موردبررسي از سال 1385 تا 1395 و ماهانه بوده است. براي بررسي موضوع از روش تبديل موجك حداكثر همپوشاني MODWT و با نرم‌افزار Rانجام‌شده است نتايج آزمون نشان مي‌دهد كه رابطه معناداري بين نرخ بهره حقيقي و بازده صنايع در دوره‌هاي زماني (كوتاه‌مدت، ميان‌مدت، بلندمدت) وجود دارد. واكنش بازده سهام به تغييرات نرخ بهره، به طول دوره زماني بستگي دارد. تغييرات بازده سهام نسبت به تغييرات نرخ بهره در گروه‌هاي مختلف صنايع متفاوت است و واكنش سرمايه‌گذاران با ديدگاه بلندمدت در مقايسه با سرمايه‌گذاران داراي نگاه كوتاه مدت، به نرخ بهره بيشتر است