كاربرد پذيري مقياس تجديد نظر شده هوش وكسلر كودكان( ويسك ـ آر) در تشخيص اختلال يادگيري كودكان دو زبانه عربي ـ فارسي

پژوهش حاضر با هدف بررسي كارآمدي مقياس تجديد نظر شده هوش وكسلر كودكان جهت تشخيص اختلال يادگيري در مناطق دو زبانه عربي ـ فارسي انجام شد. براي دستيابي به اين هدف عملكرد كودكان داراي اختلالات يادگيري يك زبانه و دوزبانه عربي ـ فارسي در آزمون ويسك ـ آر و آزمون ادراك ديداري ـ حركتي بندر گشتالت به عنوان يك آزمون نابسته به فرهنگ مقايسه شد. استفاده از آزمون ادراك ديداري حركتي بندرگشتالت، جهت كنترل اثر انواع اختلالات يادگيري از اثر دوزبانگي، انجام شد. جامعه آماري پژوهش شامل كليه دانش آموزان دختر و پسر دوره ي ابتدايي مشغول به تحصيل در مراكز آموزشي و توانبخشي مشكلات ويژه يادگيري شهر اهواز در سال تحصيلي 90 ـ 1389 بود. نمونه مورد بررسي شامل 58 دانش آموز داراي اختلال يادگيري(28 دانش آموز دوزبانه عربي ـ فارسي و 30 دانش آموز يك زبانه با بيشترين تجانس) بود، كه به شيوه تصادفي ساده انتخاب شدند. اطلاعات به وسيله آزمون­هاي ويسك ـ آر و بندرگشتالت جمع­آوري و با روش­هاي آمار توصيفي و استنباطي( تحليل واريانس يك راهه وتي تست دوگروه مستقل)، تجزيه و تحليل گرديدند. نتايج نشان داد بين دو گروه در كليه خرده آزمون هاي مقياس كلامي( اطلاعات، شباهت ها، رياضيات، لغات، ادراك و حافظه ارقام) و برخي خرده آزمون هاي مقياس غيركلامي( ترتيب تصاوير، الحاق قطعات) تفاوت معنادار وجود دارد. همچنين بين دو گروه در هوش بهرهاي كلامي، غير كلامي و كل مقياس ويسك ـ آر، تفاوت معنادار مشاهده شد. درحالي كه بين دو گروه در بهره ادراك ديداري ـ حركتي بندر گشتالت، تفاوت معنادار وجود نداشت. لذا مي توان اظهار داشت، مقياس ويسك ـ آر به علت عدم كفايت زباني كودكان دوزبانه عربي ـ فارسي در بخش كلامي، و وجود عوامل فرهنگي در بخش غيركلامي، كارآمدي كافي براي استفاده در گروه دوزبانه عربي ـ فارسي را ندارد.