بررسي تاثير قاچاق كالاهاي فرهنگي در اقتصاد ايران

يكي از مشكلات و معضلات اقتصاد كشور پديده قاچاق كالاست كه صنعت كشور را با چالش هاي بسيار جدي رو به رو كرده است . اگر روند فعلي ورود و خروج كالاهاي قاچاق اعم از صادراتي و وارداتي همچنان ادامه يابد ، شايد ديري نپايد كه اقتصاد بيمار ايران در كنار ساير معضلات موجود به جاي حركت در مسير ترسيم شده در سند چشم انداز توسعه پايدار و برنامه چهارم توسعه كشور به سمت اقتصاد كاملا زيرزميني كشانده شود . رشد و توسعه اقتصادي بدون توجه به ارزش والاي فرهنگي مي تواند موجبات سستي و اعوجاج در اصول اعتقادي و ملي جامعه را فراهم آورد . در مقوله قاچاق كالاهاي فرهنگي ، راهكارهاي مقابله اي متفاوت بوده كه به طور عمده از طريق كاهش تقاضا (نه لزوما عرضه) و با تكيه بر توسعه فرهنگي جامعه امكان پذير است . بنابراين در كنار كنترل مبادي ورود ، توسعه فرهنگي مي تواند گامي مهم در كاهش قاچاق كالاهاي فرهنگي باشد . در اين پژوهش ابتدا مرورري بر بخش غير رسمي به ويژه در بعد فرهنگي داشته ايم و سپس به بحث درباره ادبيات تجربي اقتصاد غير رسمي مي پردازيم ، در ادامه به روش هاي برآورد حجم قاچاق كالاهاي فرهنگي با بهره گيري از منطق فازي پرداخته مي شود و در انتها به بحث و نتيجه گيري مي پردازيم . اميد است نتايج اين پژوهش مورد استفاده محققين قرار گيرد .