بررسي رابطه بين تخصص مالي، جنسيت كميته حسابرسي و مديريت سود

هدف اصلي پژوهش حاضر بررسي رابطه بين تخصص مالي، جنسيت كميته حسابرسي و مديريت سود در شركت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مي باشد. در اين پژوهش، معيارهاي تنوع جنسيتي كميته حسابرسي، تخصص مالي و اندازه كميته حسابرسي، اندازه و استقلال هيئت مديره به عنوان متغيرهاي مستقل انتخاب شده و رابطه آنها با مديريت سود مورد بررسي قرار گرفت. جهت اندازه گيري مديريت سود از مدل تعديل شده ديچو و ديچف(2002) كه توسط مك نيكولز ارايه گرديد، استفاده شده است. به منظور آزمون فرضيه هاي پژوهش، تعداد 600 مشاهده(شركت- سال) در دوره زماني 1391 تا 1395 انتخاب و با استفاده از روش تجزيه و تحليل رگرسيوني مبتني بر داده هاي تابلويي مورد مطالعه قرار گرفت. بر اساس نتايج حاصل از تحليل فرضيات مي‌توان بيان نمود كه در سطح اطمينان 95 درصد تخصص مالي كميته حسابرسي تأثير منفي و معناداري بر مديريت سود دارد يعني افزايش تخصص مالي كميته حسابرسي موجب كاهش مديريت سود مي‌گردد. جنسيت كميته حسابرسي تأثير معناداري بر مديريت سود ندارد. همچنين نسبت كارشناسان مالي زن كميته حسابرسي تأثير معناداري بر مديريت سود ندارد ولي نسبت كارشناسان مالي مرد كميته حسابرسي تأثير معناداري بر مديريت سود دارد، اين يافته نشان‌دهنده اين است كه نسبت كارشناسان مالي مرد كميته حسابرسي تأثير بيشتري نسبت به كارشناسان مالي زن بر مديريت سود دارند.