مقايسه ميزان نمود اهداف سند تحول بنيادين، در محتواي كتاب درسي علوم تجربي و فعاليت‌هاي آموزشي معلمان

هدف پژوهش حاضر مقايسه ميزان نمود اهداف سند تحول بنيادين (هدف كلان شماره 7)، در محتواي كتاب درسي علوم تجربي با فعاليت‌هاي آموزشي معلمان در استفاده از فناوري‌هاي نوين آموزشي براي تحول در نظام آموزشي مي‌باشد. رويكرد پژوهش به‌صورت آميخته و بهره‌گيري از استراتژي طرح اكتشافي و جمع‌آوري داده‌هاي كيفي و كمي مي‌باشد. داده‌هاي كيفي از روش تحليل محتوا و داده‌هاي كمي از طريق پرسش‌نامه محقق ساخته‌اي كه همبستگي دروني سؤالات آن با روش آلفاي كرون باخ 73/0 تعيين گرديد، جمع‌آوري شدند. جامعه پژوهش در قسمت تحليل محتوا كتاب درسي علوم تجربي پايه نهم متوسطه اول و در قسمت پيمايش دانش‌آموزان پايه نهم شهر مريوان بودند كه تعداد آن‌ها 1817 نفر كه به روش تصادفي ساده و با استفاده از فرمول كوكران 96 نفر آن‌ها به‌عنوان نمونه انتخاب شدند. داده‌هاي كيفي در قسمت تحليل محتوا به‌وسيله تحليل تمامي صفحات كتاب درسي پايه نهم دوره اول متوسطه جمع‌آوري گرديدند. نتايج حاصل از تحليل محتوا نشان مي‌دهد كه باوجود تأكيد سند تحول بنيادين آموزش‌وپرورش در به‌كارگيري و استفاده از فناوري‌هاي نوين آموزشي در فرايند آموزش رسمي كشورمان، محتواي كتاب‌هاي درسي فعاليت‌هاي اندكي را بر مبناي استفاده از اين فناوري‌هاي براي تسهيل يادگيري در نظر گرفته‌اند. همچنين نتايج نشان مي‌دهد كه ميزان به‌كارگيري فناوري توسط معلمان در تدريس بسيار بيشتر ازآنچه است كه در محتواي كتاب درسي پيشنهادشده است