احياي بازارهاي توليدي تخصصي كشور با هلدينگ هاي دوسوتوان

امروزه نقش بيبديل شركتهاي هلدينگ در پيشرفت و توسعه كشورهاي غيرقابل انكار است. اينگونه شركت با حجم سرمايه گذاري بالا در حوزه هاي مزيت دار كشورها نقش مهمي در بهربرداري از منابع و قابليتهاي بالقوه و بالفعل كشورها دارند. اما يكي از چالشهاي مديريتي اينگونه شركتها متنوع كردن و گسترش كسب و كارهايشان است. در واقع سوال مهمي كه اين گونه شركتها همواره با آن مواجهاند اين است كه چه چيزي يك پرتفوليوي مناسب را براي شركتهاي مادر شكل ميدهد؟ در اين راستا در دهههاي گذشته مدلها و ابزارهاي گوناگوني توسط صاحب نظران مديريت استراتژيك ارائه شده است. اما اغلب اين مدلها به علت داشتن نگاهي مالي و كمي در نظر نگرفتن ابعاد استراتژيك همواره مورد نظر صاحب نظران بوده اند. در راستاي پاسخ به اين مسئله مدلهاي مختلفي توسط محققان و شركتهاي مشاوره ارائه شده است كه تا كنون نقدهاي بسياري به آنها وارد شده است. از طرفي احياي بازارهاي توليدي تخصصي كشور متضمن بهره برداري حداكثري از توان، منابع و قابليتهاي موجود و ورود به عرصههاي جديد و نوآوري است. اما به علت ماهيت متناقض اين دو فعاليت سازمان ها با چالشي جدي مواجه هستند. ما با معرفي هلدينگهاي دوسوتوان استدلال ميكنيم كه شركتهاي مادري كه در محيطي پويا فعاليت ميكنند با ايجاد پرتفوليويي متوازن از كسب و كارهايي كه از قابليتهاي موجود بهره برداري و آنهايي كه فرصتهاي جديدي را جستجوي ميكنند، در بلند مدت هم به رشد و هم سودآوري خود ادامه خواهند داد. همچنين از اين طريق نياز بازارهاي توليدي تخصصي كشور به نوآوري كاوشي و افزايشي را برا آورده كرده و اين بازارها را براي ورود به بازارهاي جهاني احيا مي كنند.