كج فهمي رايج در آموزش الهيات

اين مقاله با هدف بررسي علل و دلايل كج فهمي در آموزش الهيات و مباحث اعتقادي تنظيم شده است. مدخل بحث به تاريخ و چگونگي پيدايش لفظ الهيات يا مابعدالطبيعه در حكمت نظري اشاره دارد و سپس با طرح يك پرسش از مسئله ي كج فهمي در الهيات به تبيين و تشريح علل و دلايل آن پرداخته شده است. در بخش علل ابتدا جايگاه الهيات در علوم انساني و نقش اين علوم در الهيات مورد بحث قرار گرفته و سپس به بررسي متن الهيات يا تفسير آن پرداخته شده است، همچنين از تاثير شخصيت و سابقه ذهني عالمان ديني در آموزش الهيات ياد شده است كه اينها همه مي توانند علل نوع فهم در آموزش الهيات قلمداد شوند. همچنين در بخش دليل، از انفكاك تعقل از تدين، جهالت مردم و سوء استفاده عناصر ضددين از اين جهالت و نقش انحطاط روحي، اخلاقي، اجتماعي جوامع به عنوان عوامل كج فهمي ذكر شده و مورد بررسي قرار گرفته است. در بخش پاياني از مجموع مباحث نتيجه گيري به عمل آمده است تا هدف و مقصود مقاله خلاصه گردد و از روشنايي بيشتري برخوردار باشد ان شاءالله.