تحليل، توصيف و تطبيق اشعار كريمه شبرنگ (شاعر امروز افغانستان) با اشعار فروغ فرخزاد از منظر مكتب روانشناسي تحليلي يونگ

Analysis, description and adaptation of poetry by Karimeh Shabrang (poet of today s Afghanistan) with Forough Farrokhzad s poems from the perspective of Jung s Analytical Psychology

يكي از معروف ترين فرضيه‌هاي پرفسور يونگ روان شناس سوييسي ونظريه پردازمهم مكتب روان شناسي تحليلي مفهوم «صورمثالي»ومفهوم وابسته به آن «ضميرناخودآگاه جمعي»است .چهارصورت مثالي«مادر»،«ولادت مجدد»،«روح» و«چهرۀ مكار»از مباحثي است كه در مطالعات بين رشته‌اي درروانشناسي تحليلي و شعر مورد توجه سرآمدان اين دو حوزه است. «فروغ فرخزاد» و «كريمه شبرنگ» دو شاعر فارسي زبان هستند كه يكي در ايران و ديگري درافغانستان و در دو زمان متفاوت زيسته و سروده‌اند .در پژوهش حاضر علاوه بر معرفي چهره‌اي جوان از ميان زنان شاعر پارسي زبا ن يعني كريمه شبرنگ كه به فروغ افغانستان معروف است ؛به آثار اين دو شاعر از منظر روان شناسي تحليلي يونگ پرداخته مي‌شود. نتايج اين پژوهش نشان مي‌دهد اين دو شاعر از صورت‌هاي‌مثالي در شعر خود بهره گرفته‌اند. هر شاعر با توجه به شرايط زيست اجتماعي،فرهنگي و طبيعي خود به استفاده از نمادها و نشانه‌هاي مورد نظر در مكتب روانشناسي تحليلي يونگ پرداخته‌اند،دربرخي از بندهاي اشعار فرخزاد وشبرنگ شاهد به كار گيري تلفيقي سه يا چهار صورت مثالي هستيم كه البته به صورت ناخودآگاه بروز نموده است؛ همچنين پژوهش حاضر نشان مي‌دهد هريك از اين دو شاعر از نگاه جامعه خود نماد آنيما هستند .

One of the most well-known assumptions of Professor Jung , a Swiss psychologist, is the theory of analytic psychology, the concept of Archetypal images , and its related concept, collective unconscious . The four archetypal images such as mother , rebirth , soul , and trickster / wicked face is one of the topics that have been the focus of interdisciplinary studies in analytic psychology and poetry. Forough Farrokhzad and Karimeh Shabrang are two Persian poets, one in Iran and one in Afghanistan who have lived and wrote poetry in two different times. In the present study, in addition to the introduction of Jung figures among women, the Persian poet Karimeh Sharbeng , known as the Forough of Afghanistan, is concerned with the works of these two poets in terms of Jung s analytic psychology. The results of this study indicate that the two poets have used some” Archetypal images “in their poetry. According to their social, cultural and natural conditions, each poet has used the symbols and signs in the Jung s Analytic Psychology. In some of the lyrics of Farrokhzad and shabrang we see the use of a combination of three or four ” Archetypal images”, which has been unconsciously presented. The present research also shows that each of these two poets is the symbol of Anima in their own society.