شماره ركورد كنفرانس :
4793
عنوان مقاله :
تقابل ياس و اميد در اشعار مهدي اخوان ثالث و محمدرضا شفيعي-كدكني
پديدآورندگان :
امين احمد ahmadamin45@yahoo.com استاديار گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاه شهركرد , حمزه فاطمه f.hamze129@gmail.com دانشجوي ادبيات عرفاني دانشگاه شهركرد
كليدواژه :
ساختارگرايي , تقابل هاي دوگانه , مهدي اخوان ثالث , شفيعي كدكني , تحرك , سكون
عنوان كنفرانس :
نخستين همايش ملي تحقيقات ادبي
چكيده فارسي :
ساختارگرايي ادبي يكي از روش هاي تحليل است كه در دهه ي 1960 به اوج شكوفايي خود رسيد و ريشه آن را در زبان شناسي ساختارگرا بايد جست. استفاده از روش هاي زبان-شناسي براي دست يابي به معنا نه تنها، در آثار ادبي، بلكه در همه ي اشكال و رفتار اجتماعي مورد استفاده قرار مي گيرد. ساختارگرايان معتقدند كه يافتن تقابل هاي دوگانه عاملي براي رسيدن به معناست. در جستار حاضر به بررسي تقابل هاي دوگانه در اشعارمهدي اخوان ثالث و محمدرضا شفيعي كدكني خواهيم پرداخت و با پيدا كردن نقطه ي اصلي تقابل اشعار آن ها، مشخص خواهيم كرد كه تقابل ها حول چه محوري شكل گرفته اند. فضاي شعر اخوان ثالث تاريك و ياس آلود است و كلمات استفاده شده در شعرش متناسب با اين مفاهيم است؛ بنابراين سكون و ياس در تقابل با حركت و شكوفايي قرار مي گيرد و تقابل اصلي شعر وي را رقم مي زند. مي توان گفت، در اشعار اجتماعي م.اميد ( برخلاف ديگر شاعران معاصركه مسائل اجتماعي در شعرشان منعكس است) كلمات و مفاهيمي كه تداعي كننده ي نااميدي و سكون هستند، برتري چشمگيري نسبت به مفاهيم تحرك و دعوت به مبارزه دارند. در حاليكه، در اشعار شفيعي كدكني تحرك و دعوت به مبارزه آشكار است. وي اميدي وافر براي تغيير اوضاع دارد. بررسي كلمات و افعال بكاررفته در اشعار وي گواه بر اين مدعاست.