نقش عاطفه در محتواي رمان ادبيات پايداري نوجوان با نظر به رمان هستي

نويسنده اي كه اثري را مي آفريند، صاحب اعتقاداتي است كه از طريق اثر خلق شده به خواننده انتقال مي يابد . بنابراين هر اثر، برانگيزاننده ي حس هاي مختلفي در درون خواننده است كه در روانشناسي از آن تعبير به عاطفه مي شود. عاطفه اي كه شناخت و به كارگيري آن توسط نوجوانان نشانه رشد عاطفي، هيجاني و اجتماعي اوست. مقاله حاضر به بررسي تجلي دفاع مقدس در رمان هستي از مجموعه رمان‌ نوجوان امروز نوشته فرهاد حسن زاده پرداخته است. در اين مقاله نگارنده با توجه به جايگاه عاطفه در ادبيات، به مطالعه اين رمان كه با موضوع ادبيات پايداري در سال هاي اخير براي نوجوانان ايراني نوشته شده است، آن را از نظر علم روانشناسي رشد نوجوان و توجه به ويژگي‌هاي اين دوره نظير عاطفه، عزت نفس، هويت و... در شخصيت پردازي‌ و در راستاي تعامل و جذب مخاطب، مورد بررسي قرار داده است و به نمود اين عواطف در جريان جنگ و تاثير آن بر قهرمانان داستان و نوجوان مخاطب مي پردازد. اين مقاله كه به روش تحليل محتوا كار شده است؛ نشان مي دهد كه فرهاد حسن زاده در رمان هستي با استفاده از ويژگي هاي رشد نوجواني نظير: همدلي، همدردي، تعهد، سخت كوشي در برابر احساس حقارت و... در شخصيت پردازي قهرمان داستان، توانسته است احساس ترس و خشم و غم يك نوجوان را در برابر جنگ بيان كند و آن را به مخاطب و خواننده نوجوان خود انتقال دهد و با اين اثر، گامي موثر در جهت بيان ارزش هاي هشت سال دفاع مقدس و تعليم و تربيت صلح محور برداشته باشد.