شماره ركورد كنفرانس :
4793
عنوان مقاله :
تحليل داستان حسنك وزير بر اساس الگوي كنشي آژيرداس گريماس
پديدآورندگان :
رحيمي دكتر سيد مهدي smrahimi@birjand.ac.ir دانشيار زبان و ادبيات فارسي دانشگاه بيرجند، , خسروي زارگز زهرا khosravizargaz@birjand.ac دانشجوي كارشناسي ارشد زبان و ادبيات فارسي دانشگاه بيرجند
كليدواژه :
ساختارگرايي , تاريخ بيهقي , حسنك وزير , الگوي كنشي , آژيرداس گريماس
عنوان كنفرانس :
نخستين همايش ملي تحقيقات ادبي
چكيده فارسي :
داستان بردار كردن حسنك وزير در كتاب تاريخ بيهقي، شرح يك ماجراي تلخ تاريخي است كه شخصيتهايي با كنشهاي متفاوت در آن حضور دارند. قدرت نويسندگي بيهقي، شخصيتپردازي و توجه به جزئيات سبب شده كه اين داستان بستر مناسبي براي تحليل بر اساس نظريههاي روايت شناسي باشد. روايت شناسي از موضوعات جديد در عرصهي ادبيات است؛ در علم روايت شناسي شخصيتها جزئي از ساختار كلي متن محسوب ميشود. اين شخصيتها رويكردها و اعمال متفاوتي دارند كه به آن «كنش شخصيت» گفته ميشود. بررسي و تحليل كنشها درواقع همان بررسي شخصيتها است اما براي اين كار نياز به كشف الگوي حاكم بر كنشها داريم. روايت شناسان زيادي براي دستيابي به اين الگو تلاش كردهاند كه از آن ميان ميتوان به آژيرداس گريماس (Greimas) اشاره كرد.گريماس ساختارگرايي است كه پژوهش ولاديمير پراپ (Propp) را مبناي كار قرار داد و با ساده كردن آن نشان داد كه همه عناصر تشكيلدهنده قصه، قابل تجزيهوتحليل و داراي نقش مؤثر هستند. گريماس معتقد است الگوي كنشي او جهانشمول است و با هر روايتي انطباق دارد. در اين پژوهش داستان حسنك وزير و كنش هاي شخصيت هاي اين داستان عبرت انگيز بر اساس الگوي گريماس تحليل شده است.