شماره ركورد كنفرانس :
4793
عنوان مقاله :
تحليل تاثير مولانا بر شكوفايي شمس تبريزي و شرح جمله آن خطاط ... بر اساس مدل پنجره جوهري
پديدآورندگان :
ميرابوالقاسمي سيدمجيد majid_mirabolghasemi@yahoo.com كارشناس ارشد روانشناس باليني، دانشگاه خوارزمي، مشاور مراكز؛ انديشه(تهران) و آرام(كرج) , خليل زاده نسرين nkhalilzadeh@nrcam.org دكتري نانوتكنولوژي، پژوهشگاه علوم و فنون هسته اي
كليدواژه :
شمس و مولانا , پنجره جوهري , خودآگاهي , خودآگاهي معنوي , روانشناسي فرهنگي
عنوان كنفرانس :
نخستين همايش ملي تحقيقات ادبي
چكيده فارسي :
در باره نقش مولانا بر شخصيت و تكامل روحي شمس كمتر توجه شده است. بررسي حاضر نشانگر اين تاثير، از نظر تكامل روحي و معنوي شمس،بر اساس روانشناسي فرهنگي و افزايش خودآگاهي يا خود آگاهي معنوي شمس طبق تكنيك پنجره جوهري مي باشد. مبناي اين فرضيه سخنان شمس در مقالات و بعضي كتاب هاي ديگر در باره مولانا است. اين مقاله تلاش دارد نشان دهد رابطه مولانا و شمس رابطه اي مريد و مرادي و يك طرفه نبوده، بلكه شمس نيز در اين ارتباط به اوج تكامل و گسترش روحي دست يافته است. شايد ناپديد شدن شمس، به جبر تكامل روحي اش بوده است. ضمن آنكه نويسندگان اين مقاله سعي كرده اند با استفاده از پنجره جوهري، يكي از پيچيده ترين سخنان شمس تبريزي را معنا كنند. آنجا كه در باره خود مي گويد؛ آن خطاط سه گونه خط نوشتي: يكي او خواندي، لا غير .... يكي را هم او خواندي هم غير او .... يكي نه او خواندي نه غير او. آن خط سوم منم كه سخن گويم. نه من دانم، نه غير من.