مباني و چيستي « تمدن اسلامي» از منظر امام خميني

امام خميني به عنوان يك انديشمند كه در حوزه هاي مختلف علوم اسلامي اعم از فقه، عرفان و فلسفه و مسائل سياسي و اجتماعي صاحب نظر است داراي آراي بديعي در حوزه ي تمدن اسلامي است. در مقاله ي حاضر سعي شده است ابعاد مختلف نظام انديشه ي امام خميني در موضوع « تمدن اسلامي» تبيين و تشريح شود. سوالات اصلي پژوهش حاضر اين است تمدن از منظر امام خميني داراي چه مؤلفه هايي است؟ مباني اين مؤلفه ها چيست؟ يافته هاي پژوهش حاضر را مي توان در موارد سه گانه خلاصه نمود. از نظر امام خميني تمدن اسلامي بايد بر اساس قوانين و احكام اسلامي پايه ريزي شود . مبنايِ امام خميني در تبيين اين مؤلفه اين است كه از نظر امام خميني احكام اسلام قابليت پرداختن به تمام حوزه هاي بشري اعم از فردي و عبادي، اجتماعي، سياسي، اقتصادي و فرهنگي را داراست. امام خميني از نظامات اسلامي بحث مي كند كه در گذشته مورد توجه واقع نشده است، اما چنين قابليتي وجود دارد.مؤلفه ي دوم تمدن اسلامي وحدت قلوب بين افراد بشري در تمدن اسلامي است. مبناي امام خميني در تبيين اين مؤلفه مبنايي عرفاني فلسفي است از منظر وي روح و جسم انسان نيز دوگانگي ندارند و هر دو مراتب يك حقيقت هستند. مؤلفه ي سوم تمدن اسلامي عدم مخالفت با مظاهر تمدن غرب است . مبناي ِ امام خميني در تبيين اين مؤلفه اين است كه دنيا از منظر او پليد و فريبكار نيست و بر خلاف آن چه برخي علماي اسلامي گفته اند آن چه مورد مذمت قرار گرفته است ماهيت دنيا نيست بلكه تعلق و وابستگي به دنيا است كه بايد در درون انسان آن را جستجو كرد.