بررسي مسئله ي حفاظت از محيط زيست در آموزه هاي اديان

در چند سال گذشته، پس از سال ها استفاده ي بي رويه و بيرحمانه از محيط زيست، بشر به فكر آن شد تا با تدوين قوانين و مقرراتي با اين افراط مقابله كند. چرا كه به اين نتيجه رسيد حياتش وابسته به محيطي است كه در آن زندگي ميكند و زيستگاه وي جزئي از اين محيط است. در اين زمينه در سطح بين المللي و داخلي قوانين و مقررات مشخصي وجود دارد، هر چند تمام آنها رعايت نمي شود. اما مسئله اي كه اين پژوهش ميخواهد بدان بپردازد اين است كه حفاظت از محيط زيست و غور درباره ي آن، امري نو است يا اينكه از گذشته وجود داشته و خود بشر از آنها غافل مانده است. لذا با بررسي اديان غيرالهي و الهي همچون اديان شرق آسيا و اديان ابراهيمي، سعي در استخراج احكام،دستورات و توصيه هايي در متون اين اديان در راستاي حفاظت و نوع برخورد درست با محيط زيست داشته است. در پايان اين پژوهش به اين نتيجه رسيده كه هر چند تمام اديان كم و بيش به اين مهم پرداخته اند، اما توصيه هايشان بر مبناي جهان شناسي اي بوده كه گاها از جانب پيروانشان سبب رفتارهاي افراطي شده و نتيجه ي مطلوب نداشته است.