شماره ركورد كنفرانس :
4795
عنوان مقاله :
رويكرد قدرتهاي غربي به برنامه هستهاي ايران، بازخواني رئاليسم هويت سياسي كارل اشميت
پديدآورندگان :
ايلخاني پور علي استاديار روابط بين الملل گروه علوم سياسي، دانشكده حقوق و الهيات دانشگاه شهيد باهنر كرمان , غلامعلي پور علي استاديار دانشگاه پيام نور، تهران-ايران
كليدواژه :
ديپلماسي هستهاي , رئاليسم كلاسيك , رئاليسم هويت سياسي , كارل اشميت , ايالات متحده امريكا
عنوان كنفرانس :
نخستين كنفرانس ملي علوم انساني و توسعه با تاكيد بر علوم تربيتي و رفتاري
چكيده فارسي :
تعقيب ديپلماسي هستهاي از جانب جمهوري اسلامي ايران فراز و فرودهايي را در بستر سياست خارجي دولتهاي مختلف طي كرده است، در تمامي سالهاي گذشته صرف نظر از انعطاف يا تصلب در سياست خارجي ايران رويكرد غرب به جمهوري اسلامي ايران و برنامه اتمي آن به بيان واقع گرايان از استمرار برخوردار بوده است و غرب همواره ايران را دشمن سياسي تلقي كرده است. ايران در بيان مقامات ديپلماتيك و رسانههاي غربي همواره بعنوان كشوري حامي تروريسم، ناقض حقوق بشر، غير اجتماعي در نظام بينالمللي معاصر كه خواهان دستيابي به سلاحهاي كشتار جمعي است تلقي شده است. سياست انزواي ايران در سطح منطقهاي و بينالمللي، توقف برنامه هستهاي ايران و كمرنگ كردن نقش منطقهاي آن همواره توسط قدرتهاي غربي تعقيب شده است. در اين مقاله نگارندگان به بازخواني نظريه رئاليسم هويت سياسي كارل اشميت و تطبيق اين چهارچوب نظري به رويكرد غرب در برابر ديپلماسي هستهاي ايران ميپردازد. به باور اشميت انسانها به هويت سياسي نياز دارند و تمام مفاهيم عمده مربوط به زندگي بشر بر آنتيتزهاي طبقهبندي متكي است. وي بر آن است تمايل به داشتن هويت سياسي منجر به دستهبنديهاي دوست- دشمن ميشود و اين دستهبنديها زمينه آنارشي و ريسك جنگ را فراهم ميكند. رابطه دروني-بيروني، خود-ديگري، دوست-دشمن، نظم-هرج و مرج، وقتي بوجود ميآيد كه جمع تصميم ميگيرد خود را بعنوان موجوديت سياسي در برابر ديگري به هم متصل و متحد كند، جهان متكثر و متشكل از گروهها و دولتهاي مختلف است و دشمن سياسي، ديگري يا همان غريبه است كه در شرايط حاد امكان منازعه با آن ممكن است. مفهوم هويت بايد به طور ذاتي متضاد و بر اساس حذف و ناديده گرفتن باشد و شما به دشمن در نقطه مقابل براي اثبات اهميت خود نياز داريد. به بيان كارل اشميت ساختار آنارشيك روابط بينالملل از اجتناب ناپذيري تمايز دوست- دشمن ناشي ميشود. نگارندگان با اتخاذ اين رهيافت نظري براي تحليل رفتار غرب در برابر برنامه اتمي ايران استدلال ميكند كه غرب در مواجهه با برنامه اتمي ايران كه بخشي از يك پازل بزرگتر است، در صدد ساخت تصويري از ايران بعنوان دشمني بالقوه و خطرناك است كه برنامه اتمي آن ميتواند صلح و امنيت بينالمللي را به مخاطره بياندازد. همچنين غرب در صدد بازسازي و تقويت هويت خويش در برابر دشمني ذاتي و در آستانه دستيابي به سلاح اتمي است.