شماره ركورد كنفرانس :
4795
عنوان مقاله :
تاثير اراسموس و مارتين لوتر بر آثار هنري رنسانس متاخر (بر اساس نظريه تحليل گفتمان تبار شناسي ميشل فوكو)
پديدآورندگان :
كيائي محبوبه كارشناس ارشد پژوهش هنر (دانشگاه علم و فرهنگ)
تعداد صفحه :
15
كليدواژه :
رنسانس , اومانيسم , اراسموس , مارتين لوتر , تحليل گفتمان
سال انتشار :
1398
عنوان كنفرانس :
نخستين كنفرانس ملي علوم انساني و توسعه با تاكيد بر علوم تربيتي و رفتاري
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
اين مقاله سعي دارد پس از گذري كوتاه از قرون وسطي به زمينه هاي پيدايش رنسانس بپردازد، به نقطه ي آغازين رنسانس اشاره كند، طلايه داران و هنر مندان تاثير گذار اين دوره از جمله اراسموس و مارتين لوتر را معرفي كند و به سوال اصلي تحقيق كه اهداف اراسموس و لوتر چه تاثيري بر آثار هنري رنسانس متاخر داشته پاسخ دهد و به استادان مسلم اين دوره (داوينچي، رافائل و ميكلانژ ) بپردازد، و اومانسسم را تعريف كرده به خصوصيات اومانيسم در رنسانس اشاره كند و با استفاده از نظريه تحليل گفتمان فوكو به گفتمان غالب اين دوره يعني (كليسا)و به گفتمان هاي حاشيه يعني(گفتمان اراسموسي گفتمان لوتري و ديگر گفتمان هاي هنري)اشاره كند. از اين رو روش تحقيق اين مقاله تاريخي توصيفي است، زيرا با استفاده از روش مطالعه اسنادي و بررسي متون و محتواي مطالب ،جمع آوري شده است. و به اين پاسخ مي رسيم كه موعظه هاي مذهبي مقداري در تغيير عقيده برخي از هنرمندان برجسته، همچون بوتيچلي و ميكلانژ، موُثر بوده و آن ها را به سوي نقاشي هايي با الهامات مذهبي بيشتر كشانده است، بي گمان هيچ اثر هنري در طول تاريخ از دخالت انديشه ها و دغدغه هاي اجتماعي مصون نيست و شرايط اجتماعي هنرمند را به سمت زباني رمز آميز براي بيان درونيات خود سوق مي دهد. اما هنر از عرصه هايي است كه مي توان عرصه هاي منازعه را در آن كشف كرد چون هنرمندان كساني هستند كه تن به گفتمان غالب نمي دهند.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت