نگاهي نو به‌قاعده احسان از ديدگاه فقهي و روايي و تحولات اجتماعي امروز

مسئله خير و خيرخواهي، كمك به همنوع و انسانيت از ديرباز موردتوجه اقوام گوناگون بوده و هست البته شكل اين امر با توجه به شرايط زمان و مكان و شرايط حاكم بر جامعه دگرگون‌شده است و در هر برهه زماني نيازها و اقتضائات جامعه متفاوت بوده است. از همين رو در اين مقاله هدف آن است كه به بررسي فقهي اصل خير و احسان كه باعث تجلي روح انسانيت و عدالت مي شود بپردازيم و بابيان قاعده احسان با توجه به آيات قرآن كريم (به‌عنوان محكم‌ترين منبع)، تفاسير و روايات پرداخته همچنين اشاره‌اي به تحول امور خير و اشكال مختلف آن در طول تاريخ از ساخت كاروانسراها تا خير مجازي كه مسئله مبتلابه امروزه است، داشته باشيم. همچنين آثار مختلفي كه انواع امور خير ازجمله صدقه وقف به دنبال دارد مانند آثار اجتماعي، فرهنگي، تربيتي و ... را مورد نگارش قرار مي دهيم. و در ادامه فوايد امور خير در فضاي مجازي را با عنوان خيرمجازي و تأثير رسانه و تكنولوژي را از جهت سرعت، مقياس و حجم كار و نتيجه نهايي در مقايسه با ساير روش‌هاي انجام كار خير بررسي مي كنيم كه درنهايت به اين جمع‌بندي خواهيم رسيد كه رسانه و فضاي مجازي از مهم-ترين عناصر زندگي امروزه است كه درزمينهٔ موردبحث (احسان و كمك) نيز تأثير بسزايي دارد همچنين هر كاري اعم از كوچك يا بزرگ، مادي يا معنوي كه مي تواند اندوهي را از دل مؤمني برطرف نمايد و به هر طريقي گره از كار حتي يك نفر هم باز كند خواه با ارائه مطلبي درگروهي در فضاي مجازي باشد، جمع‌كردن گروهي براي انجام كمك به يك نفر، دادن صدقه يا كمك براي خريد يك متر از زميني صدمتري براي احداث بنايي وقفي (وقف مشاركتي) با توجه به آموزه‌هاي دين اسلام ما را مشمول آثار و بركات كامل اين امور نيك مي‌كند. ان‌شاءالله.