شماره ركورد كنفرانس :
4830
عنوان مقاله :
روايت تاريخ فرودستان در رمان كٌردي (تجربه رمان در كردستان ايران)
پديدآورندگان :
محمودي جهانگير j.mahmoudi91@gmail.com دانشآموخته كارشناسي ارشد جامعهشناسي دانشگاه كردستان، پژوهشگر آزاد
كليدواژه :
مدرنيتة استعماري , روايتهاي تاريخي , فرودستان , رمان كٌردي , كٌردستان ايران
عنوان كنفرانس :
دومين همايش مشترك بين المللي مطالعات زبان و ادبيات كردي - زبان شناسي و بوطيقا
چكيده فارسي :
رمانهاي بسياري در بخشهاي مختلف كٌردستان نوشته شدهاند كه بهرغم تجربههاي تاريخي متفاوت، تاريخ و تروماهاي تاريخي مردم فرودست كٌرد به مضمون اصلي روايت آنها تبديل شده است. اين بنمايهي مشترك، دليلي بر موضوعيت پژوهش حاضر در زمينهي ادبيات و رمان كٌردي در كٌردستان ايران است. مدعاي اصلي آن است كه رمان كُردي به مثابه ي متني واسازانه، با بنيان نهادن روايت تاريخ از فرودستان، در مسير بازخواست تاريخي قدم برداشته و سياست نوشتاري متفاوتي اتخاذ كرده است. پرسش اين است كه اين سياست نوشتاري چيست و رمان كٌردي چگونه بهمدد آن، روايتي تاريخي از موقعيت فرودستي ارائه ميدهد و چگونه از رهگذر منازعه با روايتهاي مسلط، امكان برآمدن نوعي ضدروايت را فراهم ميسازد. بر همين سياق، در چهارچوب سنت مطالعات فرودستان به مثابه امكاني تحليلي و با استفاده از تمهيدات روششناختي تحليل روايت به بررسي رمانهاي مورد اشاره پرداخته ميشود. نتايج تحليلها نشان ميدهد كه رمان كردي برخلاف استراتژيهاي متني پسااستعماري نه زبان مسلط فارسي را تصاحب كرده و نه به بطلان آن پرداخته است، بلكه مناسبات تاريخي ـ ساختاري، زبان كردي و سرهنويسي، نوشتاريكردن و سياسيكردن فولكلور و واژگونسازي تقابلها و سلسلهمراتب سلطه را به سياست متني آن بدل كرده است. قهرمان رمان نيز در تجربه رمان كردستان ايران، تيپي اجتماعي است كه به دنبال خلق جهاني پسافرودستي است. سرانجام پژوهش حاضر استدلال ميكند كه ميتوان ادبيات كٌردي، به-ويژه رمان كٌردي، را به مثابه پاسخي سياسي ـ فكري به وضعيت استعمار مضاعف مردم/ ملت كٌرد در يك طرح نظري صورتبندي نمود. به عبارت ديگر، جهان متن رمان كٌردي، بخشي از پروژهي رهاييبخشي ستمديدگان است.