اثرات حفاظتي عصاره گل قاصدك (Taraxacum erythrospermum)بر ضايعات هيستوپاتولوژيكي كبد در موش سوري تغذيه شده با جيره غذايي پرچرب

سندرم كبد چرب غيرالكلي در جامعه ايراني شيوع بالايي دارد كه امروزه به عنوان شايع ترين بيماري كبدي شناخته شده است و احتمال دارد از لحاظ موضوع سلامت به يك معضل عمومي مهم تبديل شود. هدف از مطالعه حاضر ارزيابي اثرات محافظتي عصاره گل قاصدك در برابر كبد چرب ناشي از رژيم غذايي پرجرب در مدل موش هاي سوري مي باشد. كه در گروه هاي آزمايشي متفاوت، توسط رژيم غذايي شاهد، رژيم غذايي پرچرب و رژيم غذايي پرچرب به علاوه عصاره گل قاصدك در دوز هاي مختلف تيمار شدند. در پايان دوره آزمايش، براي ارزيابي هيستوپاتولوژي كبد، نمونه هاي بافتي اخذ شده از موش ها در فرمالين بافر 10% تثبيت شدند. از نمونه هاي فوق برش هاي هيستولوژيكي به ضخامت 5 ميكرون تهيه گرديد . سطوح سرمي آنزيمهاي كبدي و بيلي روبين تام براي ارزيابي آسيب كبدي و عملكرد صفراوي مورد مطالعه قرار گرفت. آسيب شناسي بافتي كبد، حاكي از بروز تغيير چربي در گروه موش هاي تغذيه شده با جيره پرجرب بود. گل قاصدك بصورت وابسته به دوز باعث كاهش تجمع چربي در هپاتوسيت ها، به دليل داشتن ساپونين و اينكه چربي و كلسترول به آن باند مي شوند، گرديد. در موش هاي گروه تغذيه شده با جيره غذايي رژيم پرچرب، سطوح سرمي آنزيم هاي كبدي به طور معني داري افزايش و ميزان پروتئين تام و آلبومين بطور معني داري كاهش يافت(p ./.5). كه دوزهاي بالا و متوسط عصاره گل قاصدك (250و150 ميلي گرم به ازاء هر كيلوگرم وزن بدن) سطوح افزايش يافته سرمي ماركرهاي آسيب كبدي را به طور معني داري كاهش و مقادير كاهش يافته پروتئين تام و آلبومين را بطور معني داري افزايش داد. ولي دوز پائين گل قاصدك (50 ميلي گرم به ازاء هر كيلوگرم وزن بدن) نتوانست به طور معني داري اين تغييرات را ايجاد كند.