مطالعه نمادپردازي عناصر اربعه در نگاره هاي شاهنامه بزرگ ايلخاني

از آنجا كه هنر هر ملتي ريشه در باورها و اعتقادات و كهن الگوهاي مردمان آن دارد، رمزگشايي آن نيازمند شناخت آنان است. در اين پژوهش سعي شده است تا با تعمق در نمادها و عناصرچهارگانه ، تجليات آن را در تصويرگري شاهنامه بزرگ ايلخاني مورد بررسي قرار دهد. نقد تخيلي، رويكردي تلفيقي و ميان رشته اي است كه به تحليل متون مي پردازد. به همين منظور چند نگاره از مكتب ايلخاني با تأكيد بر نگارگري شاهنامة بزرگ ايلخاني ، با ديدگاه باشلار مورد بررسي و تحليل قرار گرفته و چگونگي تجلي نمودهاي عناصرچهارگانه در آنها بررسي و تلاش شد تا با شيوه اي توصيفي تاريخي، به شناختي هرچه عميق تر به نوع نگرش هنرمند نگارگر دست يابد. هدف تحقيق در شناسايي نقش عنصر خيال در تصاوير نگاره هاي شاهنامه مذكور است كه بر ساختار و بيان هنري نسخة شاهنامة بزرگ ايلخاني مؤثر بوده است. سوال پژوهش اين است كه هنرمند نگارگر شاهنامه بزرگ ايلخاني چگونه با تمركز بر صور خيال و كاربرد عناصر چهارگانه به تصوير گري پرداخته است؟ به منظور رسيدن به اين هدف شناسايي منابع ادبي و تاريخي و هنري ضروري است. شناسايي منابع از طريق كتابخانه و جمع آوري اطلاعات به وسيلة فيش برداري بوده است. تجزيه و تحليل اطلاعات به شيوة كيفي صورت گرفته است. از طريق توصيف و تحليل داده هايي كه از تجزيه و تحليل به دست آمده بود، يافته ها و نتايج حاكي از آن است كه هنرمند نگارگر با تمركز بر صور خيال به تصوير گري مضامين شاهنامه پرداخته است. هنرمن نگارگر از عناصر چهارگانه در خلق اثر بهره برده و اين بهره گيري شرط دوام وانسجام و وحدت خيالپردازي است.