مقايسه ماهيت شهاب با خصوصيات امواج الكترومغناطيسي

استفاده از آخرين يافته‌هاي علمي در تفسير اجتهادي قرآن كريم ضروري به نظر مي‌رسد. بر اين اساس با توجه به تحول و پيشرفت مداوم علوم، لزوم بازنگري در تفاسير علمي قابل انكار نيست. پژوهش حاضر يك نمونه بارز در اين زمينه است كه با بررسي احتمالات مختلف تفسيري حول آيات مربوط به شهاب و مقايسه اين احتمالات با مطالب علمي متاخر به روش بين رشته اي و تحليل محتوايي ميزان سازگاري برخي از وجوه تفسيري با مطالب علمي را مورد توجه قرار داده و درصدد توضيح برخي از اين وجوه با توجه به آخرين يافته‌هاي علمي برآمده است. توجه به معاني مختلف ريشه شهب، همزمان با بررسي سازگاري اين معاني با حقايق علمي، بيانگر اين امر است كه شهاب مي‌تواند يك موج الكترومغناطيسي باشد كه ثاقب است و هدف را تعقيب مي‌كند. اين احتمال تفسيري مشكلات احتمالات تفسيري ديگر را ندارد. از جمله اين اشكالات خلاف ظاهر حمل كردن شهاب و يا غيرمادي و غيرحسي تلقي كردن آن است كه گرچه ممكن است صحيح باشد، ولي توجيهي براي آن ارائه نشده است. اشكال ديگر از جنس سنگ آسماني دانستن شهاب است كه برخي مفسرين در چگونگي برخورد آن با جن كه موجود مادي لطيف است، اشكال كرده‌اند. احتمال تفسيري ديگر، بازدارندگي شياطين از عالم معنويت است كه آن هم تا حدود زيادي خلاف ظاهر است. به نظر مي رسد كه اعجاز قرآن كريم در انتخاب كلمه‌اي كه وجوه مختلف معنايي آن بيان كننده خصوصيت يك موج است، در اينجا مشهود است. زيرا در زمان نزول قرآن خصوصيات فيزيكي امواج الكترومغناطيسي كه امروزه كاربرد وسيعي در تمام شئون زندگي بشر پيدا كرده است، شناخته نشده بود. لزوم تجديد نظر در انحصار معاني واژگان قرآن كريم به عصر نزول، امكان ترجيح برخي وجوه تفسيري بر وجوه ديگر و امكان راهيابي به آيات بيشتر در ارتباط با موضوع تفسير از فوايد استفاده حداكثري از علوم در تفسير اجتهادي است.