مطالعه طرح راهبردي تبليغ فرهنگي در رسانه اخلاقي

شناسايي مؤلفه‌ها و عوامل تشكيل‌دهنده «تبليغ فرهنگي» در «رسانه اخلاقي» و دست‌يابي عملياتي به كاركردهاي موردِ انتظار آن، در گرو برخورداري از «طرح راهبردي»[1] است. طرحي كه براي امكان «مديريت راهبردي»[2] در يك موضوع[3] يا پديده،[4] نيازمند «طرح‌ريزيِ راهبردي»[5] است و در آن محورها و مؤلفه‌هاي متعددي[6] تعريف و تجويز مي‌شود و جزئيات آن نيز از ادبياتي متنوع و غني برخوردار است. بخش مهمي از اين طرح‌ريزي در راستاي هدف اصليِ اين تحقيق، يعني تبيين يا تعيين مواردي مانند مباني، ارزش‌ها، سياست‌ها و اهداف «تبليغ فرهنگي» است كه در امتداد اركانِ جهت‌ساز و مطلوبيت‌هاي راهبردي در مسير دست‌يابي به «رسانه اخلاقي» محسوب مي‌شود و با بررسي يا شناخت محيط آن بايد متناسب با مسئله اصليِ تحقيق، يعني چيستيِ عوامل و شاخص‌هاي مرتبط با «تبليغ فرهنگي» در «رسانه اخلاقي» شناسايي و سپس اندازه‌گيري شود. محقق در اين پژوهش كه از نوع كاربردي است، باتوجه‌به ماهيتِ موضوع و مسئله مورد بررسي و نوع اطلاعاتي كه براي شناخت موضوع جمع‌آوري شده، براي دست‌يابي به يافته‌ها از روش‌شناسيِ توصيفي، تحليل‌ محتواي كيفي و تدبّر موضوعي بهره جسته است. در پژوهش حاضر كه به روش اسنادي-كتابخانه‌اي و با استفاده از منابع متني انجام شده، از منابع ديني و تخصصي كه نام و مشخصات آنها‌ در فهرست منابع مقاله آمده، استفاده شده است و از مقالات و پژوهش‌هايي كه در زمينه‌هاي مرتبط با محورهاي اصلي مقاله ارائه گرديده، در حدّ بضاعتِ علمي و استنباطيِ محقق بهره‌برداري شده است. در خاتمه نيز يافته‌هاي اين تحقيق كه شامل ابعاد، مؤلفه‌ها و شاخص‌هاي تشكيل‌دهنده «تبليغ فرهنگي» در «رسانه اخلاقي» و چگونگي روابط بين آنهاست، باتوجه‎به افق و شرايط زمانيِ معاصر، واكاوي و تبيين شده و اين نتيجه حاصل شده است كه «تبليغ فرهنگي» با مختصاتي كه تبيين و ارائه شده، كاركردي موردِ انتظار و شرط لازم براي تحقق «رسانه اخلاقي» است.