شماره ركورد كنفرانس :
4883
عنوان مقاله :
مردمسالاري ديني و گفتمان مقاومت در محيط پيراموني
پديدآورندگان :
متقي ابراهيم emottaghi@ut.ac.ir استاد دانشگاه تهران
كليدواژه :
گفتمان مقاومت , هويت , پادگفتمان , نظام سلطه , جنبش ضدجهاني شدن.
عنوان كنفرانس :
چهارمين همايش ملي مردم سالاري ديني، جهان اسلام و غرب
چكيده فارسي :
مردمسالاري ديني در دومين دهة قرن 21 بر اساس نشانههايي از مقاومت شكل گرفته است. از آنچه كه به عنوان بيداري اسلامي ياد ميشود را ميتوان به عنوان بخشي از سازوكارها و فضايي دانست كه رابطة بين دموكراسي، ظهور گفتمان هويتي و مقاومت را منعكس ميسازد. نشانههاي چنين گفتماني را بايد در فضاي منطقهاي آسياي جنوب غربي مورد توجه قرار داد. چنين فرآيندي بيانگر آن است كه موضوع و معادلة صدور انقلاب ميتواند ماهيت دموكراتيك داشته باشد. چنين رويكردي به مفهوم آن است كه فرآيند مقاومت، تابعي از نظرية اشاعه در روند بازتوليد نشانههاي مردمسالاري ديني در محيط پيراموني خواهد بود. گفتمان مقاومت تابعي از ضرورتهاي سياست بينالملل در دوران بعد از جنگ سرد ميباشد. نظريهپردازان مختلفي تلاش كردند تا گفتمان مقاومت در برابر «نظام سلطه» را با رهيافتهاي مختلفي تبيين نمايند. به طور مثال، ميتوان به افرادي همانند «جورج حبش»، «منير شفيق»، «روژه گارودي» و «نايف حواتمه» اشاره داشت كه تلاش نمودهاند تا با رهيافتهاي كاملا متفاوت، ضرورت مقابله با نظام سلطه را تبيين نمايند. براساس نگرش آنان، نظام سرمايهداري و نقش راهبردي آمريكا در سياست جهاني محور اصلي نظام سلطه محسوب ميشود. بنابراين لازم است تا نشانههاي تئوريك و تحليلي مقابله با نظام سلطه را در قالب ارائه رهيافتهاي متناظر مورد بررسي قرار داد. در اين مقاله تلاش ميشود تا نشانههاي گفتمان مقاومت براساس رهيافتهاي مختلف تنظيم و تبيين گردد. از سوي ديگر، ميتوان فرآيندي را مورد ملاحظه قرار داد كه به موجب آن «پادگفتمان مقاومت» نيز از سوي كشورها و محافل نظريهپردازي جهان غرب توليد و گسترش مييابد. شايد بتوان بخش قابل توجهي از اتاقهاي فكر كشورهاي سرمايهداري به ويژه آمريكا را در زمره مجموعههايي دانست كه مبادرت به توليد پادگفتمان مقاومت نموده و از اين طريق، زمينه لازم براي برسازي و بازتوليد نظام سلطه را فراهم ميسازند. اگرچه نظام سرمايه داري از قرن 18 فرآيند گسترش بازارهاي جهاني را در دستور كار خود قرار داده بود، اما ماهيت تحولات اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي دورانهاي گذشته نظام سرمايه داري با آنچه كه در اواخر قرن 20 شكل گرفته بود، كاملاً متفاوت به نظر ميرسد. جهاني شدن را بايد فرايندي طولاني و بدون وقفه دانست. جهاني شدن زمينههاي اوليه و زيرساختهاي نظام سلطه در سياست جهاني را فراهم ميسازد. تبيين چنين فرآيندي به مفهوم آن است كه گفتمانهاي مقاومت و سلطه به موازات يكديگر در ادبيات سياسي و آكادميك جهان توليد و منتشر ميشود. در اين مقاله، تلاش ميشود تا رهيافتهاي رقيب و متناظر بهعنوان گفتمان و پادگفتمان مقاومت مورد بررسي تحليلي قرار گيرد. درك واقعي از نظام سلطه صرفا در شرايطي امكانپذير است كه بتوان رهيافتهاي مختلف مقاومت را تبيين نمود. طبعا هر رهيافت ميتواند راهبردهاي مختلفي را در راستاي شكلبنديهاي قدرت در نظام جهاني منعكس سازد. در كشورهاي جهان غرب و متحدين منطقهاي آنان نيز گفتمانهايي در روند مقابله با گفتمان مقاومت در حال شكلگيري است. محور اصلي چنين فرآيندي را بايد توليد رهيافتهايي دانست كه ميتواند بهعنوان بديل گفتمان مقاومت در مقابله با نظام سلطه به كار گرفته شود. بسياري از رهيافتهاي ضدايران در سياست منطقهاي و جهاني را بايد در اين مدار قرار داد.