علل و پيامدهاي طلاق در شهرستان سقز

هدف اين مقاله بررسي علل و پيامدهاي طلاق در شهرستان سقز است. چهار چوب نظري اين تحقيق تركيبي از نظريه هاي جامعه شناسي و انحرافات اجتماعي است كه از نظريه هاي مبادله، قشربندي اجتماعي و همسان همسري در قسمت جامعه شناسي و از نظريه آنومي دوركيم در قسمت انحرافات اجتماعي استفاده شده است. روش جمع آوري داده ها پيمايشي است و از تكنيك پرسشنامه همراه با مصاحبه حضوري و از روش كمي-كيفي بصورت تركيبي استفاده شده است. از پرسشنامه بسته با سئوالات معين جهت اندازه گيري علل طلاق و از مصاحبه عميق جهت اندازه گيري پيامدهاي آن استفاده شده است. جامعه آماري تحقيق متشكل از افرادي است كه از ابتداي سال 2931 تا پايان بهمن ماه همان سال طلاق گرفته و يا به دادگاه خانواده جهت دادخواست طلاق مراجعه نموده اند. نمونه آماري تحقيق شامل 223 نفر از جامعه آماري ميباشد كه از آن ميان تعداد 86 مورد به طلاق و تعداد 12 مورد به سازش منجر شده است. تجزيه و تحليل داده ها در دو سطح توصيفي و استنباطي انجام ميشود. جهت تحليل داده ها از بسته اختصاصي علوم اجتماعي ( spss ) نسخه 21 استفاده ميگردد. پيش بيني ميشود هر جا زوجين از روابط با همديگر احساس ضرر داشته باشند دليلي براي ادامه زندگي زناشويي نخواهند داشت. به همين ترتيب اختلاف منزلت اجتماعي ميان زوجين به هر ميزان بيشتر باشد احتمال وقوع طلاق افزايش مي يابد. از نظريه آنومي نيز ميتوان چنين استنباط نمود كه اگر هنجارها رفتارهاي پذيرفته شده از طرف افراد باشند، واقعه طلاق در مسيري رو به حركت است كه بعنوان يك هنجار، رفتاري پذيرفته شده و پشتيباني شده از طرف افراد جامعه گردد.