بررسي رابطه جو عاطفي خانواده و بي صداقتي تحصيلي: نقش واسطه گري خودپنداره تحصيلي

هدف پژوهش حاضر بررسي پيشايندهاي فردي و خانوادگي بي صداقتي تحصيلي در قالب يك مدل علي بود. روش پژوهش از نوع همبستگي و معادلات ساختاري بود. جامعه آماري پژوهش را كليۀ دانش آموزان دختر و پسر ابتدايي منطقه شش ده و قره بلاغ از توابع شهرستان فسا در استان فارس در سال تحصيلي 97-96 تشكيل دادند كه تعداد 209 نفر از دانش آموزان ابتدايي دختر و پسر اين منطقه از راه نمونه گيري خوشه-اي انتخاب شدند. براي جمع آوري داده ها از مقياس جو عاطفي خانواده هيل برن، خودپنداره تحصيلي يسن چن و بي صداقتي تحصيلي مك-كابي و تروينييو استفاده شد. براي تجزيه و تحليل داده ها از آمار توصيفي و ضريب همبستگي پيرسون و آزمون معادلات ساختاري استفاده شد. يافته ها نشان داد، جو عاطفي خانواده داراي تاثير مثبت و معنادار بر خودپنداره تحصيلي بود و خودپنداره تحصيلي نيز داراي تاثير منفي و معنادار بر بي صداقتي تحصيلي بود. جو عاطفي خانواده هم به صورت مستقيم و هم با واسطه گري خودپنداره تحصيلي داراي تاثير معنادار بر بي صداقتي تحصيلي بود. نتيجه گيري: به طور كلي مي توان نتيجه گرفت كه جو عاطفي خانواده و خودپنداره تحصيلي دو مورد از عوامل اصلي براي بررسي بي صداقتي تحصيلي مي باشند.