شماره ركورد كنفرانس :
4508
عنوان مقاله :
فضل تقدم خواجه نظام‌الملك طوسي بر نيكولو ماكياولي و درانداختن مباني واقع‌نگري
پديدآورندگان :
اشرف نظري دكتر علي aashraf@ut.ac.ir دانشگاه تهران
تعداد صفحه :
1
كليدواژه :
واقع‌نگري سياسي , واقع‌گرايي , اخلاق , مصلحت , سياست‌نامه‌نويسي.
سال انتشار :
1397
عنوان كنفرانس :
اولين همايش بين المللي هزاره خواجه نظام الملك طوسي
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
نيكولو ماكياولي نيز به‌عنوان بنيان‌گذار انديشۀ سياسي مدرن با گسست از منطق اخلاقي سياست‌نامه‌نويسي، شالوده‌اي نو براي بنيادگذاري سياست فراهم مي‌كند كه بيان‌گر آغاز دوران جديدي در تاريخ انديشۀ سياسي است. او دريافتي از قدرت سياسي را عرضه كرد كه بر پايۀ روش‌هاي تجربي و تاريخي به مطالعۀ سياست مي‌پردازد و پديده‌هايي نظير دولت، حكومت و قدرت سياسي را به‌عنوان پديده‌هاي طبيعي موردتوجه قرار مي‌دهد كه برآمده از كشاكش نيروهاي اجتماعي بوده و بقاء و يا اضمحلال آن نيز به اين عوامل بستگي دارد. ماكياولي با اتخاذ «نگرشي مكانيكي» درصدد برمي‌آيد مسائل سياسي -از جمله قدرت سياسي- را به «خودي خود» و به‌صورت امري مستقل موردتوجه قرار دهد كه بازتاب‌دهندۀ نوعي از «سياست قدرت» است كه راهبردش صرفاً مبتني بر حقيقت منطق رابطۀ نيروها و ملاحظات و مصلحت‌هاي سياسي است. از اين‌رو، ماكياولي با رد نگرش‌هاي «يوتوپيايي»‌ و طرح نگرش «واقع‌گرايي سياسي» محور فرايندهاي سياسي را دستيابي به قدرت سياسي مي‌داند و معتقد است كه دوران بحث از سياست‌هاي آرماني و جست‌وجوي آرمان‌هايي نظير فضيلت و سعادت از طريق قدرت كه با نوعي خيال‌پردازي همراه است، به سر آمده است. مدعاي اصلي مقالۀ حاضر اين است كه خواجه نظام‌الملك طوسي نيز حدود چهارصدوپنجاه سال پيش از ماكياولي به طرح چشم‌اندازهايي پرداخته كه مي‌توان او را پيشگام واقع‌نگري -نه رويكرد واقع‌گرايي- در سياست دانست. در اينجا براي رعايت جايگاه مفاهيم و ابزارهاي تحليل برآمده از آنها و نيفتادن در دام «اسطورۀ دكترين»، در تمايز با پارادايم واقع‌گرايي از اصطلاح واقع‌نگري بهره گرفته شده كه مفهومي عام است و شائبۀ تحميل يك دكترين را از چشم‌انداز حالِ حاضر به گذشته رفع مي‌كند.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت