شماره ركورد كنفرانس :
4508
عنوان مقاله :
بازنمايي فرهنگ سياسي آمريت- تابعيت در انديشههاي خواجه نظامالملك
پديدآورندگان :
مهديپور مليحه malihemahdipour@gmail.com دانشگاه آزاد اسلامي، واحد نيشابور
كليدواژه :
فرهنگ , خواجه نظامالملك , فرهنگ سياسي , فرهنگ آمريت- تابعيت , سلجوقيان.
عنوان كنفرانس :
اولين همايش بين المللي هزاره خواجه نظام الملك طوسي
چكيده فارسي :
از ديدگاه جامعنگر، ميتوان فرهنگ را مجموعهاي از دانشها، بينشها، نگرشها، منشها و ارزشهاي يك ملت محسوب كرد، كه داراي ويژگيهاي هويتدهنده، مصونيتآور، پويا و پاياست. تأثيرپذير وتأثيرگذار است؛ فرهنگ، ميانجيِ تعامل كنشگران است و شخصيت و نظام اجتماعي را هماهنگ ميكند. فرهنگ سياسي، بهعنوان بخشي از كل فرهنگ، مجموعهاي از نگرشها، ايستارها و جهتگيريهاي يك ملت نسبت به نظام سياسي، نخبگان و قدرت سياسي است؛ كه از نظر تاريخي و در ارتباط با رويدادهاي درون جامعه شكل ميگيرد و جايگاه و نوع رابطۀ مردم با سياست را تعيين ميكند. فرهنگ سياسي مجموعۀ ارزشهايي بهشمار ميرود كه به فرايند و زندگي سياسي معنا بخشيده و از اين رهگذر نقش مهمي در زندگي سياسي بهعنوان گونهاي از فعاليت اجتماعي ايفا مينمايد. فرهنگ سياسي محصول عملكرد نظام سياسي محسوب ميشود. نگرش و جهتگيريهاي سياسي يك جامعه به پديدۀ قدرت، حكومت و نظام سياسي، همچنين كيفيت خواستها و تكاليف متقابل بين مردم و حكومت در فرهنگ سياسي بررسي ميشود؛ زيرا اين فرهنگ، مجموعهاي از ايدهها و ارزشهاست كه عمل سياسي در قالب آن رخ ميدهد. هر فرهنگي لزوماً استراتژي مشخصي دارد كه بر مبناي تفكري متافيزيكي ساخته و پرداخته شده و سيستم فرهنگي جامعه از آن تبعيت ميكند. خواجه نظامالملك از ميان انديشه، زبان و فكر ايراني بيرون آمده است؛ تأثير وي در جنبههاي گوناگون در فرهنگ، سياست، حكومتداري، عدالت، مديريت و... در دوران صدارت در دربار سلجوقيان و دوران پس از آن بسيار چشمگير است. در اين مقاله مباني فكري و فلسفي و انديشههاي خواجه نظامالملك را در عرصۀ فرهنگ و فرهنگ سياسي مورد كنكاش و بررسي قرار ميدهيم. در دربار شاهان ايران كه دورۀ سلجوقيان و عصر صدارت خواجه نظامالملك نيز از آن مستثني نيست، فرهنگ سياسي مستقر فرهنگ آمريت- تابعيت است، چراكه پادشاه برگزيدۀ خداوند است و همگان بايد اطاعت امر پادشاه را به جاي آورند. با بررسي انديشههاي خواجه نظامالملك، مؤلفۀ فرهنگ سياسي را در دربار سلجوقيان واكاوي و بازنمايي كردهايم.