شماره ركورد كنفرانس :
4508
عنوان مقاله :
«قدرت حاكم» و «حيات برهنه»؛ واكاوي هويت زنانه در «سيرالملوك»
پديدآورندگان :
نادري مينو دانشگاه علامۀ طباطبايي
كليدواژه :
هويت زنانه , حيات برهنه , سيرالملوك , عرصۀ عمومي , استثناء
عنوان كنفرانس :
اولين همايش بين المللي هزاره خواجه نظام الملك طوسي
چكيده فارسي :
شكلگيري هويت سياسي زنان و تلاش براي حضوري پررنگ و اثرگذار در عرصۀ عمومي در تاريخ سياسي- اجتماعي ايران همواره با افتوخيزهاي فراواني همراه بوده است، چنانچه در دورههايي با حضور قدرتمند و مسلط زنان در موقعيتهايي چون پادشاهي مواجهيم و در مواردي ديگر كه غالب هويت سياسي زنان در آن قاب مينشيند به شكل زناني كاملاً منزوي و خانهنشين. اين هويتهاي بازنمودي نه امري مجرد و جداافتاده از فضاي فرهنگي- اجتماعي، بلكه كاملاً تنيده با شبكههاي قدرت موجود شكل گرفته و در راستاي آن باليده ميشود. فضاي فرهنگي- اجتماعي و روابط قدرتي كه به شكلي مردانه تعريف ميشود و رويكردي اساساً قهرآميز و طردكننده نسبت به حضور زنان در فضاهاي عمومي نشان ميدهد. حاصل اين نگاه تقليلگرا عرصهاي تنگ و مطرود براي شكلگيري هويت اجتماعي زنان است كه ميتوان به تعبير آگامبن از آن بهعنوان «حيات برهنه» نام برد. حياتي كه در حاشيۀ نظم مستقر شكل ميگيرد و در پي انطباق با قلمرو رسمي سياسي دچار «حذف» و «ادغام» ميشود و درنتيجه اين طرد و جمع توأمان دچار «وضعيت استثنائي» ميشود. وضعيتي كه از ديدگاه آگامبن بنياني مخفي است كه آرام ميگيرد و هنگامي كه مرزهاي آن شروع به آشفتهشدن ميكنند، «حيات برهنه»اي كه در آن ساكن است، خود را رها ميكند و سوژه- ابژه نزاعهاي سياسي قرار ميگيرد، از اينرو «حيات برهنه» هم مكاني براي سازماندهي قدرت حكومتي و هم مكاني براي خلاصي از آن است. مقالۀ پيشرو ميكوشد تا با بررسي نحوۀ بازنمايي هويت سياسي زن در «سيرالملوك» خواجه نظامالملك طوسي بهعنوان يكي از قدرتمندترين شخصيتهاي سياسي ايران، نگاه قدرت حاكم را در مقطعي از تاريخ سياسي ايران يعني عصر سلجوقيان كه از قضا يكي از دورانهاي مهم از نظر حضور فعال و اثرگذار زنان در عرصۀ عمومي است، مورد واكاوي قرار دهد. از خلال تحليل و تفسيري كه بر اساس نظريۀ آگامبن انجام شد، اين نتيجه به دست آمد كه خواجه نظامالملك بهعنوان نمايندۀ فرهنگ مردانه و بخشي از جريان قدرت حاكم، مخالف حضور زنان در عرصۀ عمومي است و با خطاب آنها با عناويني چون «پرده ستر» و طرد آنها از عرصۀ عمومي به عرصۀ خصوصي و محدودكردن آنها به رتق و فتق امور منزل در مسير تقويت «حيات برهنه» زنان ايران در عرصۀ اجتماعي و تحديد هويت سياسي آنها قلم زده است. او مروج ديدگاهي است كه بر پايۀ آن حضور و نفوذ زنان در عرصۀ عمومي و امور مملكتي براي دولت و مملكت منشأ خطر و آفت تلقي ميشود. روش پژوهش در اين مقاله، روش تحليل محتوا و روش گردآوري داده، روش كتابخانهاي- اسنادي ميباشد.