شماره ركورد كنفرانس :
5097
عنوان مقاله :
و آن سوم كاهلترين هر سه بود... «تحليل ادبي و روانكاوي افسانهها؛ بر پايه فرزند سوم»
پديدآورندگان :
ارجي علي اصغر مدرس زبان و ادبيات فارسي. دانشجوي دكتري زبان و ادبيات فارسي. دانشگاه زنجان , اروجي مژده كارشناس ارشد علوم تربيتي از دانشگاه علامه طباطبايي.
كليدواژه :
ادبيات , روانكاوي , افسانه , نماد , ناخودآگاه , كودك , فرزند سوم , بتلهايم.
عنوان كنفرانس :
هفتمين همايش ملي متن پژوهي ادبي
چكيده فارسي :
افسانههاي پريان به عنوان قديميترين قصههاي مشترك جهاني، واجد دو ظرفيت عظيماند؛ 1. جنبه زيباشناسي و ادبي 2. جنبه نمادين و روانكاوانه. در بعد زيباشناسي ميتوان گفت افسانهها ساختار ساده، پرشتاب و جذاب دارند و تركيب خيال و واقعيت، اينگونه داستانهاي شفاهي را بعد از هزاران سال در ذهن و خاطر انسانها شيرين نگه داشته است اما بعد نمادين و رمزي افسانهها لايههاي ژرفتري از درون انسان و آرزوها و عواطف نامكشوف او را هويدا ميسازد كه بسيار براي روانكاوان امروز مهم تلقي ميشود. خصوصا افسانه بهترين تصوير و ساختار از درون كودك را به نمايش ميگذارند كه كيفيت آن ايبسا از يافتههاي علمي ديگر كمتر نيست. روانكاوان معتقدند گرايش هاي ناهمساز سرشت آدمي كه در نهاد، من و ابرمن بروز ميكند بايد به يكپارچگي و اتحاد برسد و شگفت اين كه اين فرايند به صورتي نمادين در قالب شخصيتهاي متضاد در افسانهها ظهور ميكند و در نهايت به شكل تكامل يافته و پيروز شده در وجود يك شخص ناتوان و بيدست و پا يعني فرزند سوم قصه تجلي مييابد. در اين مقاله ميكوشيم با برشمردن مولفههاي بنيادي ادبيات از جمله نمادپردازي كه در افسانهها نيز اصل جوهريست، به بازشناسي نظريه روانكاوان در اين باره بپردازيم و نقش و كاركرد فرزند سوم در افسانهها را بر پايه ديدگاه برونو بتلهايم تحليل كنيم.