حقوق شهروندي و ريشه هاي آن

Citizenship rights and their roots

حقوق شهروندي از مباحث بسيار مهم در حقوق معاصر ميباشد اما با توجه به واژه شهروند و اصطلاح حقوق شهروندي، به نظر ميرسد بررسي در اين باره مي تواند راهگشاي بسياري از مسائل از جمله تبيين صحيح حقوق شهروندي شود. شهروندي از مهمترين مفاهيم اجتماعي ا ست كه به منظور كمك به شناخت بهتر جامعه، روابط دروني آن و هدايت كنشها و رفتارها خلق شده است. اين مفهوم همانند هر مفهوم ديگر در بستر تاريخي- اجتماعي و در درون شبكه هاي مفهومي،محتوا و معناي خود را آ شكار مي سازد.از آنجا كه در شرايط فعلي شهرها بيش از پيش اهم يت مي ياب ند و با بالا رفتن جمع يت شههههري و رهور كلان شههههر ها و تجم رور و درر هاي بزرگ،شهرها به واحد هايي با توانايي هاي بالاي سياسي بدل مي شوند.در اين ميان تقويت شهروندي به طور عام و اخلاق شهروندي به طور خاص مي تواند راهي فرهنگي و مناسب براي پيوند دادن حوزه هاي حقو ي-سياسي و اجتماعي به يكديگر باشد.كشور ما در برنامه ريزي هاي آمايشي شهري از سه دهه پيش تا اندازه اي توانسته اند با به وجود آوردن چند كلان شهههر به جاي يك كلان شهههر،به توزي جمعيت در سههطح كشههور كمك كنند.با اين و صف،اين امر نتوان سته ا ست به خودي خود تا يري در گ سترش اخلاق و فرهنگ شهروندي دا شته با شد.با وجود مشكلار و آسيب هاي اجتماعي- فرهنگي در شهرها،عدم آسايش شهروندان،ايجاد تا يرار منفي بر سياست هاي كلان كشور،شكل گيري و نهادينه شدن اخلاق شهروندي براي ما ضرورتي اساسي دارد.لذا با ارائه پيشنهادار به منظور آگاهي و شناخت جامعه و فعال نمودن م شاركت شهروندان در ترويج اخلاق شهروندي ونهادينه نمودن آن، در احقاق حق شهروندي گامي جدي برداشته و در جهت اجراي كامل حقوق شهروندي تلاشي مو ر صورر گيرد.