شماره ركورد كنفرانس :
5082
عنوان مقاله :
سياست حافظۀ شهري تهران و هنر مهاجرت مطالعۀ آثار معماران و تنديس گران آشوري ،آذري و ارامنه ايراني در دوران پهلوي
پديدآورندگان :
ذكايي محمدسعيد saeed.zokaei@gmail.com علامه طباطبايي , خان محمدي علي ali1992khanmohammadi@gmail.com دانشجوي كارشناسي ارشد علوم اجتماعي-مطالعات فرهنگي دانشگاه علامه طباطبايي
كليدواژه :
سياست حافظه , حافظۀ شهري , اقليت هاي ايران , هنر مدرن ايران
عنوان كنفرانس :
اولين همايش بين المللي تاريخ فرهنگ و تاريخ فرهنگي در ايران
چكيده فارسي :
تهران به عنوان پايتخت ،تجلي گاه”سياست حافظۀ ”ملي دوران پهلوي است. سياست حافظۀ شهري تهران خود تمامي دعواها و منازعات نشانگان هويتي را بازگو مي كند.اين منازعات حتي در ميان معماران و تنديسگران مطرح آن دوران هم برقرار بوده است.اما معماران و تنديس گران آشوري ،آذري و ارامنه ايراني فرصت استثنايي بي سابقه اي در دوران پهلوي براي آفرينش هنري در فضاهاي عمومي شهر پيدا كردند. اين هنرمندان خيلي مقدم تر به خاطر سكونت در امپراتوري تزاري و عثماني با مظاهر مدرن غربي آشنا شدند و تعداد بسياري از آنان در اروپا تحصيل كرده بودند. با اين صبغۀ فرهنگي ، هنرمندان مذكور توسط هنرمندان سنتي پذيرفته نشدند و از طرفي فشار نوسازي پهلوي تهديد و فرصت همزمان براي آنان بود. پس معماران ارمني با پيشتازي در جنبش مدرنيسم معماري و تنديس گران آذري با بازگشت به هنر دوران هخامنشي و ساساني ،حافظه اي هويتي خويش را با گفتمان سياست حافظه ملي پهلوي كه معطوف به باستان گرايي بود ،گره زدند. اين تردستي ها در بررسي نشانه شناختي عناصر بصري چهل و دو اثر(از جمله بنا و تنديس)نشان داد ،سياست حافظۀ شهري تهران تلفيقي از عناصر بصري ارمني ،آشوري ،مدرن و ايران باستان است.البته با فزوني تعداد بناهايي كه با الهام يا پيروي از جنبش مدرنيسم معماري ساخته شده است ،مي توان ادعا كرد كه كفه اي عناصر بصري سياست حافظۀ شهري در دوران پهلوي به سمت عناصر مسيحي سنگيني مي كند.اين تلفيق را ناميمون و نابهنجار نمي توان تلقي كرد. بلكه ميتوان تجلي هاي از تجدد ايراني در هنر دانست.