بررسي جايگاه و كاركردهاي اسطوره ي ملي رستم در سروده هاي حماسي پيش و پس از انقلاب اسلامي در ايران

يكي از بزرگ‌ترين اسطوره‌هاي پهلواني در جهان كه همواره شعر‌مايه و الهام بخش شاعران حماسه‌سرا و سخن سرايان فارسي‌زبان بوده، جهان‌پهلوان ايران «رستم» است. اين اسطوره همواره با دميدن روح هويتي و برانگيختن حسي حماسي، مبارزه جويانه و همراه با پايداري و سازش ناپذيري در برابر ستم در بيان مفاهيم آرماني جامعه و دستيابي به اهداف و ارزشهاي روشنگرانه‌ي هويتي، ملي و مذهبي ياريگر شاعران كلاسيك و نوگرا بوده است. از اين رو بي‏شك از كم‎نظيرترين دوره‌هاي شعرفارسي كه درآن اسطوره‎ها با رويكردهاي اسطوره سازي و اسطوره پردازي، بازآفريده و به تصوير كشيده شده و سبب پيدايش آثاري تازه و بديع در عرصه‌ي گرديده‌اند دوره معاصر پيش و پس از انقلاب اسلامي در ايران است. در اين پژوهش با روش تحليلي- توصيفي، تلاش برآن است پس از آشنايي كوتاه با اسطوره و پيوندهاي آن با شعر پايداري به بيان شاهدمثال‌هايي از شش شاعر برجسته‌ي معاصر و بررسي كاركرد اسطوره رستم در شعر ايشان پرداخته شود. نتيجه اين جستار نشان دهنده آن است كه اين شاعران، هريك با شگردهاي ويژه خود در بهره‌گيري از اسطوره‎ ملي رستم توانسته‎اند اهداف و آرمان‌هاي ملي، ميهني يا ارزشهاي مذهبي و عقيدتي جامعه و وطن خويش را به زيبايي به تصوير بكشند.