شماره ركورد كنفرانس :
5135
عنوان مقاله :
سمبوليسم اجتماعي فارسي در اشعار فروغ فرّخزاد، منوچهر آتشي و محمدرضا شفيعي كدكني
پديدآورندگان :
شعبانزاده مريم mshabnzadeh@liha.usb.ac.ir دانشيار زبان و ادبيات فارسي، دانشگاه سيستان و بلوچستان، , رحيمي پور زهرا z.rahimipuur@gmail.com دانشجوي كارشناسي ارشد زبان و ادبيات فارسي، دانشگاه سيستان و بلوچستان (نويسندۀ مسئول)، , كياني نژاد الهام e.kiyani7093@gmail.com دبير زبان و ادبيات فارسي
تعداد صفحه :
28
كليدواژه :
سمبول , نماد اجتماعي , فروغ فرّخزاد , منوچهر آتشي , محمدرضا شفيعي كدكني.
سال انتشار :
1398
عنوان كنفرانس :
هشتمين همايش ملي متن پژوهي ادبي
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
سمبوليسم اجتماعي فارسي يكي از جريان هاي شعري ادبيات معاصر است. وضعيت سياسي ـ اجتماعي دهۀ سي و چهل زمينۀ توجه و گرايش به اين جريان شعري را فراهم ساخت. نماد گرايي و اجتماعي بودن دو ويژگي اصلي شعر سمبوليسم اجتماعي فارسي است. شاعر تصاوير شعري را براي بيان واقعيت هاي اجتماعي به كار مي گيرد.شعر سمبوليسم اجتماعي فارسي براي اولين بار در سرودۀ ققنوس نيما يوشيج به صورت جدي نمود پيدا كرد. پس از نيما، توسط شاعران ديگر اين حوزۀ شعري مورد توجه قرار گرفت. در ميان شاعران معاصر، فروغ فرّخزاد،منوچهر آتشي و محمدرضا شفيعي كدكني (م.سرشك) از شاعراني هستند كه در سروده هاي خود از سمبوليسم اجتماعي بهره گرفته اند و مي توان انعكاس نمادگرايي را در اشعار آن ها مشاهده كرد.اين سه شاعر با توجه به نزديكي شعرشان، از نماد هاي مرسوم مشابه برخوردارند و طرز تلقي آن ها نسبت به نمادگرايي طبيعت در جهت بيان تأملات اجتماعي، تقريباً مشابه است. با اين تفاوت كه ميزان بهره گيري اين سه شاعر نام آشنا، از نماد هاي ابتكاري و نو به يك مقدار نيست و در اين ميان م.سرشك از اهميّت بيشتري بر خوردار است و تعداد نمادهاي ابتكاري وي، در مقايسه با آن دو بيشتر است. در اين مقاله، به بررسي سمبوليسم اجتماعي فارسي در سروده هاي اين سه شاعر مي پردازيم و تأويلات دريافتي اجتماعي مرتبط با نماد هاي اجتماعي در سروده هاي آن ها بررسي مي نماييم.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت