شماره ركورد كنفرانس :
5135
عنوان مقاله :
روايتشناسي داستان حضرت موسي (ع) در قرآن كريم
پديدآورندگان :
حاجي آقابابايي دكتر محمدرضا hajibaba@atu.ac.ir - دانشيار زبان و ادبيات فارسي، دانشگاه علامه طباطبائي
كليدواژه :
قرآن كريم , روايت شناسي , نظريه تودوروف , قصهي موسي(ع).
عنوان كنفرانس :
هشتمين همايش ملي متن پژوهي ادبي
چكيده فارسي :
يكي از شيوههاي تحليل ساختاري متون، بررسي متن از منظر روايتشناسي است. با بهرهگيري از اين نظريه ميتوان معاني ضمني را كه در متن قرار گرفته است، شناسايي و درك كرد. از جمله نظريات روايتشناسي كه از طريق آن ميتوان نگاهي همه جانبه به متن داشت، نظريهي روايتشناسي تزوتان تودوروف است. اين نظريهي بيشتر بر محور گزاره و پيرفت متن استوار است و وضعيتهاي مختلفي را كه موجب پيشبرد داستان است، در نظر دارد. پژوهش حاضر به بررسي داستان حضرت موسي (ع) در كل قرآن كريم اختصاص دارد. با توجه به بررسيهاي صورت گرفته، در روايت قرآني حضرت موسي (ع) عمدتاً با وضعيت نامتعادل، نيروي برهمزننده و نيروي ياريرسان مواجه هستيم؛ زيرا خداوند در مقام داستانپردازي نيست و هدفش نشان دادن قدرت الهي در برابر فرد گردنكش است؛ از اين رو كنش افراد و وضعيتهاي متعادل مطرح نميشود و تنها به بيان مقاطعي پرداخته ميشود كه تقابل دو نيروي برهمزننده و ياريرسان ديده ميشود. از نظر ترتيب زماني، راوي (خداوند) در ابتدا حوادثي را بازگو ميكند كه اهميت بيشتري دارد و تقابل ميان فرد گردنكش و قدرت الهي را به خوبي نمايان ميكند. در خصوص روايتشنو، شنوندهها در اين ماجرا بر اساس هدف تعيين شدهاند و مهمترين هدفي كه ميتوان در نظر گرفت، بيان قدرت الهي و ياريرساني وي به پيامبران و مؤمنان و از ميان بردن گردنكشان و ستمگران است.