شماره ركورد كنفرانس :
5135
عنوان مقاله :
رمزگشايي از داستان ماران بر دوش ضحاك هرمنوتيك
پديدآورندگان :
پرنيان دكتر موسي dr.mparnian@yahoo.com دانشيار گروه زبان وادبيات فارسي دانشگاه رازي , جهان فر قهرمان gjahanfar@gmail.com دانشجوي كارشناسي ارشد دانشگاه رازي
كليدواژه :
ضحاك , ماران , داستان , رمز , دست ها
عنوان كنفرانس :
هشتمين همايش ملي متن پژوهي ادبي
چكيده فارسي :
در اين پژوهش كوشيدهايم تا با تكيه برمفهوم هرمنوتيك كه نه تنها متن را ناتمام و قابل تاويل مي داند بلكه مي گويد هيچ كس نمي تواند هرآنچه در ذهن خود دارد به تمام و كمال بيان نمايد وماهيت اسطورة ضحاك ، بهويژه رخداد شگفتآور روييدن مار بر دوش او را واكاوي كنيم.ابتدا از ماجراي ظهور ضحاك پانزده بيتي كه اين موضوع را گزارش كرده است بررسي نموده سپس به قالب داستان كه امكان فراهم شدن حقيقت - به عنوان مطلوب نهايي داستان - را ايجاد كرده و نيزاهميت داستان پردازي پرداخته ايم كه هنري نوين و مدرن مي نمايد در حالي كه خلق اين اتر روايي در متن تاريخ ايران باستان صورت پذيرفته است ما آن را از وجود بيبديل زبان انساني دانستهايم كه ابزاري پيچيده و بسيار كارآمد در دست وزبان ايرانيان بوده است .در مرحله بعد به مفهوم راز و رمز، نماد، مجاز و استعاره مفهومي اشاراتي داشتهايم كه هر كدام از آرايه هاي گفته شده سري در تشبيه و مانندگي دارند .در پايان نتيجه گرفتهايم كه واقعيت دو مار سياه با توجه به كليت داستان نمادين ضحاك، پيشينة اسطوره در منابع پيش از فردوسي ، مفهوم زنده وكارآمد آن كه مكان و زمان را در مي نوردد ، دو دست سياه كار ضحاك است كه درايت و هنرمندي ايرانيان در آغاز و نيز پسند و گزينش فردوسي در پايان آن را به داستاني بسيار دل انگيز و ماندگار و در اين حال هول انگيز و نابكار تبديل كردهاست پادشاهي كه مشهور به مار دوش ميشود مدام مشغول دست درازي به جان و مال مردم ايران زمين بودهاست.