هدف بودن دولت از منظر علل گرايش‏هاى اجتماعى انسان يا دولت مَحْبَتْ

به وجود آمدن دولت، در روند تكامل اجتماعي انسان، نتيجة گرايش‌هاى اجتماعى انسان است. در اين مقاله، هدف آن بوده كه به هدف بودن دولت از منظر علل گرايش‏هاى اجتماعى انسان پرداخته شود. در ميان اين علل، محبّتْ، يكى از گرايش‌هاى جامع و اصلى است. در نهايت بحث، هدف بودن دولت بر اساس اين علت تبيين و ضابطه‏مند مى‏گردد. روش بحث اين است كه علل اجتماع بشر مورد بررسي قرار گرفته و از ميان آن ها آن علتي جامع تر و برتر است، را مورد توجّه قرار مي دهيم؛ چون قرار است انسان به جامعه برتري كه بر جوامع برتري دارد، حركت كمالي اش را ادامه دهد. پس انتخاب برتر او، دولت محبت است . الف ـ سخني دربارة فرضية بحث؟ علت محبت، توازي متقابل وجودي، بين وجود انسان ها، در يك نما، همان بُعد برادري، در يك نماي ديگر است كه هم‌افزايي را ايجاد، و نيروهاي آنان را چندين برابر مي‌كند، و يك رخ نماي اجتماعي وجودي است كه در حكمت متعالي نمود يافته است. ب ـ دولت، حاصل كدام گرايش ؟ 1ـ جامعيت و برترى گرايش مَحَبْت نسبت به ساير علل گرايش اجتماعي 1 ـ1ـ جامعيت گرايش مبتنى بر مَحَبْت گرايش به محبّت، فقط بر اساس اصالت وجود است كه نسبت به ساير گرايش‌ها، جامعيت داشته و بر آن ها برتري دارد. 2ـ1ـ گرايش اجتماعى محبّت، واجد افزايش‌هاي ديگر گرايش‌ها، و فاقد كاستي‌هاى آن‌ها استقرار نظم اجتماعى بر گرايش محبّت، همة ويژگي‌هاى ارزش مند ديگر گرايش‌ها را در خود داشته و از كژي‌ها و ناراستي‌هاى آن‌ها مصون است. 3ـ 1ـ فراگيري گرايش محبت همة انسان‌ها 4ـ1ـ تناسب گرايش اجتماعى مبتنى بر محبّت، با گرايش توحيدى 5ـ1ـ ابتناي گرايش اجتماعى مبتنى بر محبت بر علم حضورى ج ـ دولت عينيت كدام گرايش اجتماعي؟ دولت، هدف يا ابزار؟ د ـ نتيجة نهايي د ـ1ـ دولت عينيت گرايش اجتماعي محبت، و دولت محبت، هم هدف، و ابزار د ـ 2ـ برخى از اصول و وظايف دولت مبتنى بر محبّت