دانشگاه حكمت بنيان و الگوي اسلامي ـ ايراني پيشرفت

شايد بارزترين سابقه­ي ترسيم الگو در ميان قدما بازمي­گردد به ترسيم آرمانشهر، از اين رو گذاري در نگاه متفكران به منظور تبيين نگرش و معماري فكري آنها در ترسيم فضاي آرمانشهر براي رسيدن به معماري مطلوب در ترسيم الگوي اسلامي ـ ايراني پيشرفت، ضروري است. از جمله مهمترين اين متفكران، افلاطون، آگوستين، تامس مور، فرانسيس بيكن و فارابي هستند، اما با تطبيق معماري و نوع نگرش چهار متفكر اول با معماري و نگرش اقتباس شده از متون اسلامي و نظر علماي اسلامي، با نوعي نقص در معماري فكري آن­ها مواجه مي­شويم، در اين مقاله به اختصار به نقد نوع نگرش اين متفكران پرداخته شده و معماري ديگري تبيين گرديده است، لازمه­ي نهادينه شدن اين معماري در سراسر الگوي اسلامي ايراني پيشرفت، تحول در نهاد دانشگاه است، لذا دانشگاه حكمت بنيان، كه ماموريت اصلي آن تربيت انسانهاي حكيم از توسط مراكز حكمت بنيان و در جهت خلق، نشر و تعالي فرهنگ علم و فناوري است، در قلب اين الگو جاي مي­گيرد، چرا كه، طرح درست مسائل، موكول و موقوف به اين است كه پرده­ي تقليد بر چشم نداشته باشيم­ و فهممان از مدد فرهنگ برخودار باشد، از اين رو در اين مقاله با استفاده از تحليل فلسفي و مطالعات كتابخانه­اي بر اساس مباني فكري فيلسوف برجسته فارابي، دكتر رضا داوري اردكاني و مرحوم علامه جعفري (ره) مفهوم فرهنگ علم و فناوري تبيين شده و الگويي براي ارزيابي آن پيشنهاد گرديده است، در همين راستا اين مقاله تا حدودي به تشريح الگوي ستادي و محتوايي دانشگاه حكمت بنيان مي­پردازد.