شماره ركورد كنفرانس :
5162
عنوان مقاله :
تفاوت در شروع فحلي و تخمك گذاري در گوسفند متعاقب همزماني با اشكال داخل واژينال پروژستروني
عنوان به زبان ديگر :
The differences in initiation of estrus and ovulation in ewe following synchronization with progesterone loaded vaginal devices
پديدآورندگان :
حميصي عليرضا alireza.hamisi20@gmail.com گروه تريوژنولوژي، دانشكده دامپزشكي، دانشگاه اروميه , اسلامي محسن گروه تريوژنولوژي، دانشكده دامپزشكي، دانشگاه اروميه
كليدواژه :
همزماني فحلي , گوسفند , اسفنج , سيدر.
عنوان كنفرانس :
ششمين كنفرانس ملي مديريت دام و طيور
چكيده فارسي :
فصلي بودن توليدمثل در نشخواركنندگان كوچك يك عامل محدودكننده براي گسترش توليد و برنامههاي توليدمثلي است. در اين راستا، تلقيح مصنوعي مسلما ابزار موثري در موفقيت صنعت دامپروري است. بدين منظور نياز به تشخيص فحلي مستمر و دقيق مي باشد، كه اين كار يك اقدام طاقتفرسا و غيرعملي مي باشد. همچنين، نرخ باروري وابسته به همزماني بين زمان تخمكگذاري و زمان تلقيح مي باشد. جهت غلبه بر مشكل ذكر شده، تلقيح مصنوعي زمان بندي شده متعاقب همزماني فحلي و تخمك گذاري انجام مي گيرد، تا از اين طريق واريانس در زمان تخمكگذاري بين حيوانات مورد مطالعه به حداقل رسيده و منجر به افزايش نرخ باروري، متعاقب تلقيح گردد. اسفنج هاي حاوي پروژسترون هاي مصنوعي غالبا شامل فلوجستون استات و مدروكسي پروژسترون استات ميباشند. سيدر از يك هسته نايلوني تشكيل شده است كه توسط يك الاستومر سيليكوني آغشته به پروژسترون طبيعي احاطه شده است. نتايج مطالعات نشان داد كه نژاد و حضور يا عدم حضور قوچ در كنار ميش ها از عوامل تاثيرگذار در شروع و زمان متوسط تخمك گذاري متعاقب همزماني با اشكال داخل واژينال پروژسترون +eCG ميباشد. همچنين مشخص شدهاست كه فاصله بين خاتمه درمان با پروژسترون تزريقي (20 ميلي گرم، يك روز در ميان) +eCG، تا شروع فحلي به طور قابل توجهي طولاني تر از گروه دريافتكننده مدروكسي پروژسترون استات ميباشد. همچنين وقتي از اسفنج حاوي مدروكسي پروژسترون استات استفاده مي شود، تخمكگذاري در زمان ديرتري (نسبت به زمان خروج اسفنج) در مقايسه با اسفنج حاوي فلوجستون استات (ميانگين 69 در مقايسه با 63 ساعت) انجام مي گيرد. علاوه براين شروع تخمك-گذاري متعاقب استفاده از سيدر، زودتر از اسفنج حاوي مدروكسي پروژسترون استات يا فلوجستون استات مي باشد.
چكيده لاتين :
The seasonality is one of the main limiting factors in the production and reproduction programs in the small ruminants. Regardingly, artificial insemination is an effective technique in the success of the livestock industry. In order for that, intensive accurate estrus detection needs mandatory, which is overwhelming and impractical. Moreover, the conception rate is dependent to the synchrony of insemination time with ovulation. To overcome, fixed time artificial insemination was proposed and done following estrus and ovulation synchronization, in order to reduce the variation of ovulation time among treated ewes, and consequently increase the conception rate. Vaginal sponges usually contain flugestone acetate (FGA) or medroxyprogesterone acetate (MPA) as synthetic progesterone. The CIDR consists of a nylon surrounded by a silicone rubber and impregnated with endogenic progesterone. Results of researches indicated that the breeds of ewe, and the presence of the ram near the ewes, are the known factors in the initiation and mean interval to ovulation following synchronization with vaginal contained devices+eCG. Furthermore, the interval between completions of treatment with injectable progesterone (20 mg, every other day)+eCG until initiation of estrus was significantly greater than MPA treated ewes. Moreover, MPA treated ewes ovulated later (from the sponge withdrawal) compared to FGA treated one (69 vs. 63 h). Moreover, initiation of ovulation was detected earlier in the ewes following treatment with CIDR, compared to treatment with MPA or FGA.