مباني نظري حقوق مالكيت فكري و اثرات آن برتوسعه و پيشرفت فناورانه در تمدن نوين اسلامي

تمدن در معناي كنوني آن كه پيشرفت و توسعه جوامعه يكي از مؤلفه‌هاي اساسي آن است، حاصل تكامل نوع نگاه بشر به پديده‌هاي پيراموني خود در طول زمانهاي مختلف بوده است. تمدن پيشرفته غرب كه با انقلاب صنعتي آغاز شد و با مدرنيته به تكامل پيدا كرد، مرهون تلاش‌هايي از جمله ابداع نظريه‌هايي مانند اثبات‌گرايي است. آگوست كنت به عنوان مبتكر و طراح اين نظريه، علوم انساني را به سان علوم تجربي مي‌پنداشت. او اثبات‌گرايي را عامل اساسي پيشرفت انسان دانسته و مدعي بود كه از طريق مشاهده و آزمايش و مقايسه مي‌توان موفق به كشف پديدارهاي اجتماعي شد. اعتقاد داشت رسيد مرهون بدون ترديد توسعه و پيشرفت تمدن اسلامي نيز مقتضي مؤلفه‌هايي مي‌باشد كه بتواند مسير را در اين راستا هموار سازد. يكي از مؤلفه‌هاي تمدن نوين اسلامي توسعه و پيشرفت در زمينه هاي علم و فناوري است. نيل به اين مقصود ميسر نمي‌شود مگر آنكه زمينه‌هاي آن فراهم گردد. مباني نظري چون پوزيتيويسم و شاخه هاي آن از جمله ابزار‌گرايي از زمينه‌هاي است كه مي‌تواند در اين حوزه مؤثر واقع گردد. در تحقيق حاضر تلاش مي‌شود با روشي تحليلي و توصيفي، اثربخشي توسل به اصول و قواعد نظري پوزيتيويسم و ابزارانديشي با تكيه بر مقررات حقوق مالكيت فكري به عنوان شاخه‌اي حقوقي كه پيوندي بنيادين با پيشرفت و توسعه ملل دارد، مورد امكان سنجي قرار گيرد.

Civilization in its current sense, in which the progress and development of society is one of its basic components, has been the result of the evolution of the human view of the surrounding phenomena over different times. The advanced civilization of the West, which began with the Industrial Revolution and evolved with modernity, owes much to efforts such as the development of theories such as positivism. August Kent, as the originator and designer of this theory, considered the humanities as an experimental science. He considered positivism to be a fundamental factor in human progress and claimed that social phenomena could be discovered through observation, experiment, and comparison. It was believed that the indebtedness owed to the development and progress of Islamic civilization is due to the components that can pave the way in this direction. One of the components of modern Islamic civilization is development and progress in the fields of science and technology. Achieving this goal will not be possible unless the grounds are provided. Positivism and its branches are among the tools that can be effective in this field. In the present study, an attempt is made to analyze the effectiveness of appealing to the principles and rules of positivism and instrumentalism in an analytical and descriptive manner, relying on the provisions of intellectual property rights as a branch of law that is fundamentally linked to the progress and development of nations.