تأثير كاربرد راهبرد داستان تاريخي بر پيشرفت تحصيلي در درس تاريخ: يك پژوهش آزمايشي

مدارسي كه پرچم‌دار روش تلقين موضوعات درسي توسط معلم و از بَركردن مطالب توسط دانش‌آموز هستند، موجبات كسالت و يكنواختي ذهني را براي فراگيران درس تاريخ فراهم نموده و پيشرفت تحصيلي آنان را به چالش كشيده اند. هدف از اين مطالعه بررسي تأثير داستان تاريخي بر پيشرفت تحصيلي دانش‌آموزان پسر در دروس تاريخ كتاب درسي مطالعات اجتماعي پايه ي هشتم دوره ي اول متوسطه بود. جامعه آماري دبيرستان‌هاي پسرانه دوره ي اول متوسطه آموزش‌وپرورش منطقه ي شاوور و روش نمونه‌گيري نيز نمونه‌گيري در دسترس كه شامل ۶۰ دانش‌آموز پسر بود؛ ۳۰ نفر از آنان گروه آزمايشي و ۳۰ نفر ديگر گروه كنترل را تشكيل دادند. براي ابزار اندازه گيري يك آزمون پيشرفت تحصيلي درس تاريخ متشكل از آيتم‌هاي چندگزينه‌اي طراحي شد. طرح آزمايشي پس‌آزمون با گروه كنترل اجرا گرديد و تجزيه‌وتحليل داده ها با استفاده از نرم‌افزار spss و روش‌هاي آماري خي دو و آزمون T و ضرايب همبستگي پيرسون و اسپيرمن براون انجام شد. ميانگين پيشرفت تحصيلي در درس تاريخ دانش‌آموزان پسر آموزش‌ديده با روش داستان تاريخي بيشتر از ميانگين پيشرفت تحصيلي دانش‌آموزان پسر آموزش‌ديده با روش هاي تدريس جاري و سنتي بود. كاربرد سبك داستان تاريخي به ايجاد تعامل اجتماعي بين مدرسه و دانش‌آموزان از يك‌سو و بين خود دانش‌آموزان از سوي ديگر كمك مي‌كند؛ اين امر به‌نوبه‌ي خود مهارت‌هاي ارتباطي را به‌صورت خودكار توسعه مي‌دهد. علاوه بر اين، روش داستان تاريخي با جلب‌توجه و تحريك فرايندهاي ذهني دانش‌آموزان، انگيزه ي يادگيري را ايجاد و درنتيجه سطح پيشرفت تحصيلي دانش‌آموزان را در درس تاريخ ارتقا مي‌دهد.