پديدآورندگان :
پورغلام هادي شهرداري مشهد , ملكي علي شهرداري مشهد , خورشيدي محمد شهرداري مشهد , فرزادمهر مهدي شهرداري مشهد
چكيده فارسي :
با توجه به برخي مشتركات بين دو ديدگاه توسعه پايدار و شهر دوستدار كودك، هدف مقاله حاضر بررسي تأثير شاخصهاي شهر دوستدار كودك به عنوان متغيرهاي مستقل بر توسعه پايدار محلات به عنوان متغيرهاي وابسته، در سطح شهرداري منطقه 10 مشهد مقدس مي باشد. براي سنجش پايداري محلات چهار بعد كالبدي، اقتصادي، زيست محيطي و فرهنگي اجتماعي و براي سنجش محله دوستدار كودك نيز در چهار بعد فيزيكي كالبدي، فرهنگي اجتماعي، شهرسازي و معماري و حمل و نقل در نظر گرفته شده است. با گسترش شهرها و بزرگ شدن آنها توجه اي به كودكان نمي شود در اين ميان شهرها براي انسانهاي بزرگسال و ماشين ها طراحي مي شوند و ابعادي براي كودكان و كودكانه زيستن وجود ندارد.كودكان عامل پيوند نسل هاي گذشته و آينده در هر جامعه محسوب مي شوند. انتقال سنت ها ، فرهنگ ها ، اعتقادات ، باورها و پيشينه هاي هويت بخش و در صورت لزوم اصلاح محيط اجتماعي نيز در هر جامعه از طريق كودكان است. دوران كودكي بهترين زمينه را براي تعالي شخصيتي تربيتي ميل بيشتر به زندگي جمعي مي سازد و آشنايي با نيازها و سرشت او كه دوران كودكي به آن نيازمند است زمينه رشد درست شخصيتي و تربيتي او را به عنوان نسل سالم فردا فراهم مي كند كه همين عامل در تأمين سلامت اجتماعي نسل بعد و كاهش چندگانگي هايي كه در عرصه مسائل اجتماعي و التهابات زندگي شهري بوجود مي آورد نقش بسيار مهمي دارد. در برنامه ريزي شهري و شهرسازي رويكردهاي نويني در زمينه بررسي ادراك كودك از شهر و شناخت نيازهاي او در شهر شكل گرفته است. هدف عمده اين تلاشها ايجاد شهرهاي دوستدار كودك مي باشد كه در كنار ايجاد فضايي امن براي زندگي، فضايي نوآورانه براي پرورش خلاقيت كودكان ايجاد گردد از همين روي، شهرها بيشتر براي بزرگسالان ساخته و پرداخته مي شود. بنابراين شهر مورد نياز كودكان بايد بازنمايي از حقوق آنها باشد، شهري كه بتواند تعالي تربيتي و منش كودك را زمينه سازي كند و كودكان را براي فردايي بهتر و سالم، جامعه پذيركند. هدف از پژوهش حاضر سطح بندي و رتبه بندي كردن محلات شهرداري منطقه 10مشهد از لحاظ معيارهاي شهر دوستداركودك است. اين پژوهش به لحاظ هدف كاربردي و به لحاظ روش توصيفي – تحليلي است. جامعه آماري پژوهش محلات منطقه 10 شهرداري مشهد را شامل ميشود. براي جمع آوري داده ها از روش كتابخانه اي - ميداني بهره گرفته شد. در تحقيق حاضر با استفاده از روش نمونه گيري دلفي، حجم نمونه به تعداد30 نفر از كارشناسان و متخصصين شهري در نظر گرفته شده است؛ درواقع روش دلفي، روشي نظام يافته است كه بر آراء هيئتي از كارشناسان مستقل متكي مي باشد و تعداد نمونه از فرمول خاصي پيروي نمي كند. به منظور رتبه بندي و سطح بندي محلات منطقه 10 ، 10شاخص مورد ارزيابي قرارگرفته شده است. قلمرو مكاني اين تحقيق، منطقه 10 مشهد و از نظر قلمرو زماني تهيه داده ها را مي توان مربوط به سال 1399 دانست. براي تحليل ابتدا شاخصهاي شهر دوستدار كودك را از لحاظ اهميت با استفاده از مدل ANP ارزش گذاري كرده و سپس با استفاده از مدل Vikor اقدام به سطح محلات منطقه 10 شهر مشهد شده است. نتايج تحقيق نشان مي دهد منطقه 10 شهرداري مشهد ازلحاظ شاخصهاي شهر دوستدار كودك كاملاً متفاوت بوده، به طوريكه برخي محلات در سطح بالاي برخورداري و برخي ديگر در سطح خيلي پايين قرارگرفته اند. يافته هاي تحقيق نشان مي دهد كه محله تلگرد برخوردارترين محله و در رتبه اول اين شهر قرارگرفته است و محلات پنج تن آل عبا ، شهيد قرباني، ميثم و ... كم برخوردارترين محلات و در رتبه 3 سطح بندي قرارگرفته اند.
چكيده لاتين :
Considering some commonalities between the two views of sustainable development and child-friendly city, the purpose of this article is to investigate the effect of child-friendly city indicators as independent variables on the sustainable development of neighborhoods as dependent variables, at the level of the 10th district of Mashhad. To measure the sustainability of neighborhoods, four physical, economic, environmental, and socio-cultural dimensions have been considered, and to measure a child-friendly neighborhood, four physical, social, cultural, urban, architectural, and transportation dimensions have been considered. With the expansion of cities and their growth, no attention is paid to children, in the meantime, cities are designed for adults and machines, and there is no dimension for children and childlike living. Children are considered to be the link between past and future generations in every society. . The transfer of traditions, cultures, beliefs, beliefs and backgrounds of identity and, if necessary, the modification of the social environment in every society is through children. Childhood provides the best background for character excellence, education creates a greater desire for community life, and familiarity with his needs and nature, which childhood requires, provides the basis for his proper personality and education development as a healthy generation of tomorrow, which is the same factor in Ensuring the social health of the next generation and reducing the multiplicity in the field of social issues and inflammations of urban life has a very important role.
