بررسي نظام مديريت توليد و عمليات در قلمرو بين المللي

در دهه‌هاي اخير دنيا با شتاب به سمت هم‌گرايي اقتصادي رفته است. به عبارت ديگر، اقتصاد جهاني شده است. علاوه بر اقتصاد جهاني، كسب‌وكار بين‌الملل، بازرگاني بين‌الملل و تجارت بين ‌الملل ديگر كليد واژگاني هستند كه فعالان اقتصادي هر روز با آن‌ها مواجه مي‌شوند. در بسياري از موارد ممكن است اين واژگان مشابه در نظر گرفته شوند. به‌عبارت‌ديگر شايد بسياري فكر كنند تفاوت چنداني بين اين واژگان وجود ندارد و اين‌ها صرفاً بازي با كلمات به‌حساب مي‌آيد؛ اما واقعيت آن است باوجود اشتراكات اين مفاهيم، تفاوت‌هاي مهمي بين آن‌ها وجود دارد كه آشنايي با اين مفاهيم و آگاهي نسبت به تفاوت‌هاي آن‌ها مي‌تواند منجر به ايجاد يك تصوير كلان از موضوع بازرگاني بين‌الملل، كه موضوع اصلي اين پژوهش است، در ذهن شود در اين ميان اقتصاد بين‌الملل بالاترين سطح در ميان اين مفاهيم را پوشش مي‌دهد. در حقيقت اقتصاد جهاني چارچوبي است كه كسب‌وكار بين‌الملل، بازرگاني بين‌الملل و تجارت بين‌الملل در درون آن تعريف مي‌شوند. به همين ترتيب كسب‌ و كار بين‌الملل، بازرگاني بين‌الملل و تجارت بين‌الملل نيز جزئي از سطح بالاتر خود مي باشند. لذا توجه به نظام مديريت توليد و عمليات در قلمرو بين المللي از اهميت ويژه اي برخوردار است در اين مقاله به روش توصيفي تحليلي بعد از مقدمه، عوامل مربوط به تكنولوژي، حداقل مقياس توليد اقتصادي و نقش استراتژيك تاسيسات توليدي برون مرزي بيان مي گردد و رويكرد سرمايه گذاري تخصصي درحفاظت از مالكيت تكنولوژي شركت ،كاهش هزينه ها و امتيازهاي جبراني و دو جانبه مورد بررسي قرار مي گيرد.