بررسي مؤلفه هاي اثرگذار ديجيتال ماركتينگ بر كسب و كارهاي برند با نقش ميانجي وفاداري مشتريان

يكي از دغدغه‌هاي اصلي شركت‌ها، بررسي اثر تاكتيك‌هاي بازاريابي افزايش فروش و ارتباط بلندمدت با مشتري بر رفتار مصرف‌كننده است.ديجيتال ماركتينگ به عنواني رويكردي جديد در عمل يكي از موفقترين رويكردها مشاهده شده است. در بسياري از پژوهش هاي كنوني پيرامون بازاريابي، از بازاريابي ديجيتال به عنوان يك تغيير شكل اساسي در زمينه بازاريابي ياد شده است كه نيازمند تئوري و زبان جديدي مي باشد. بازاريابي ديجيتال به دنبال برقراري روابطي با مشتريان هدف است كه مجدداً در آينده از شركت خريد كنند و ديگران را نيز به اين كار ترغيب نمايند. بهترين رويكرد جهت حفظ و نگهداري مشتريان اين است كه رضايت مندي فراوان در مشتري ايجاد كرده و آنچه را براي او ارزش تلقي مي شود مورد توجه قرار داده تا در نتيجه وفاداري او نسبت به شركت مستحكم شود. در اين راستا هدف اصلي تحقيق حاضر بررسي مؤلفه هاي اثرگذار ديجيتال ماركتينگ بر كسب و كارهاي برند با نقش ميانجي وفاداري مشتريان بوده است. پرسشنامه تحقيق داراي 46 سوال مي‌باشد كه پيوندهاي بازاريابي ديجيتال، كيفيت ارتباطات، احساسات و وفاداري مشتريان را مورد سنجش قرار مي‌دهد. براي تجزيه و تحليل داده ها پس از جمع آوري و تلخيص داده ها به ترتيب از نرم افزارهاي SPSS 16.0 و LISREL 8.5 استفاده گرديد. به منظور بررسي روايي سازه ابزار گردآوري تحقيق از تحليل عاملي تائيدي استفاده شد. نتايج برازش مدل مفهومي تحقيق حاكي از اين بود كه پيوندهاي بازاريابي ديجيتال بر كيفيت ارتباطات و احساسات مشتريان قير صاداراتي اثر مستقيم و معناداري دارد. همچنين نتايج نشان داد كه احساسات مشتري و كيفيت ارتباطات كه خود شامل سه متغير اعتماد، تعهد و رضايت مي‌شود بر وفاداري مشتريان تاثير مستقيم و معناداري دارد.