رابطه باورهاي فراشناختي و راهبردهاي كنترل فكر با احساسات مثبت و سطح سازگاري عمومي زنان

اين پژوهش با هدف تبيين رابطه باورهاي فراشناختي و راهبردهاي كنترل فكر بر احساسات مثبت و سطح سازگاري عمومي زنان فرهنگي انجام شد. اين پژوهش از نظر هدف كاربردي و از لحاظ ماهيت توصيفي از نوع همبستگي با تاكيد بر مدل معادلات ساختاري است. جامعه آماري شامل كليه زنان فرهنگي شهرستان بجنورد (به تعداد 4890بود كه 357 نفر با استفاده از فرمول كوكران و به روش نمونه گيري طبقه اي نسبي به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل سه پرسشنامه باورهاي فراشناختي ولز ، پرسشنامه كنترل فكر ولز و ديويس ، پرسشنامه احساسات محرابيان و راسل و پرسشنامه سازگاري بل بود. داده ها با آزمونهاي كولموگروف-اسميرنف، ضريب همبستگي پيرسون و مدل معادلات ساختاري(SEM) تحليل شدند.يافته هاي پژوهش نشان داد باورهاي فراشناختي و راهبردهاي كنترل فكر با احساسات مثبت و سطح سازگاري عمومي زنان فرهنگي شهرستان بجنورد رابطه دارد. در تبيين نتايج به دست امده مي توان بيان داشت مهارت هاي فراشناختي نقش مهمي در انواع فعاليت هاي شناختي از جمله رد و بدل كردن اطلاعات بصورت كلامي، ترغيب كلامي، درك و فهم مطالب خوانده شده، نوشتن، فراگيري زبان، ادراك، توجه، حافظه، حل مسئله، شناخت اجتماعي، اشكال مختلف خود آموزي و كنترل خود بازي مي كند.