بررسي الگوي تسامح گرايي سياسي شهيدحاج قاسم سليماني در ارتباط با وابستگي هاي حزبي – جناحي

احزاب سياسي را نمي توان بطور واقعي جزء گروههاي ذينفوذ يا فشار برشمرد. امّا، به دليل وجه مشترك آنها (احزاب سياسي) با گروههاي ذينفوذ ( فشار) مي توان بطور تلويحي از آن دسته دانست. يكي از شاخص ترين وجوه مشترك هر دوِ اين سازمانها اين است كه كم و بيش بطور غير مستقيم در پيكار سياسي شركت مي جويند. پژوهش پيش رو به موضوع: بررسي الگوي تسامح گرايي سياسي شهيد حاج قاسم سليماني در ارتباط با وابستگي هاي حزبي – جناحي مي پردازد و فرض را بر اين استوار مي دارد كه شهيد حاج قاسم سليماني نه تنها هيچ تعلّق حزبي – جناحي به معناي واقعي و موضع گيري مثبت و منفي به احزاب و جناح هاي سياسي در جمهوري اسلامي ايران نداشته اند، بلكه تنها تعلّق وي به اصل ولايت مطلقۀ فقيه و اعتقاد و التزام فكري و عملي به اين اصل بطور اعم و رهبر معظم انقلاب، حضرت آيت الّله سيد علي آقا خامنه اي بطور اخّص و هم چنين خدمت به همنوع بدون مميّزي دانست كه حقيقتاً، اهدافِ والاي انسانيِ شهيد سليماني، در قاموس هيچ حزب و جناح خاصّي نمي گنجد. روش در اين پژوهش كمّي با ابزار مصاحبه بوده و جامعۀ آماري آن بعد از اشباع نظري، تعداد 24 نفر از زنان و مردان ساكن شهر تهران در ردۀ سنّي 20-60 ساله و با هر ردۀ تحصيلي است. چارچوب نظري پژوهش فوق، بر اساس نظريۀ قلمرو ميشل او فرله مي باشد. آزمون هاي آماريِ مورد استفاده در اين پژوهش، آزمون هاي گروه t ( tتك نمونه اي و t زوجي) است. با توجّه به ميزانِ معناداي، در شاخصِ عدم تعلّق حاج قاسم به احزاب و جناح هاي سياسي ( sig = 0/00) و ميزان معناداري بين دو شاخص عدم تعلّق به احزاب و جناح هاي سياسي حاج قاسم و وجود تعلّق آن شهيد بزرگوار به اصل ولايت مطلقۀ فقيه( sig = 0/00)، نتايج حاصله حاكي از آن است كه سردارِ شهيد حاج قاسم سليماني، هيچ تعلّق حزبي – جناحي به احزاب موجود در ايران نداشته و تنها تعلّق ايشان به اصل ولايت مطلقۀ فقيه و با هدف خدمت به همۀ نوع بشر بوده است كه اين امر در رفتار و عملكرد آن بزرگوارِ والامقام، قابل مشاهده است. لذا فرضيۀ تحقيق تأييد گرديد.