بررسي كنترل عواطف در زنان سرپرست خانوار و مقايسه آن با زنان عادي در شهرستان مينودشت

هدف پژوهش حاضر بررسي كنترل عواطف در زنان سرپرست خانوار و مقايسه آن با زنان عادي در شهرستان مينودشت بود. پژوهش حاضر از نظر هدف، بنيادي، از منظر زماني، گذشته نگر و به لحاظ شيوه ي گردآوري داده ها و عدم دستكاري متغيرهاي موجود، طرح علّي-مقايسه اي و پس رويدادي محسوب مي شود. در تحقيق كنوني، جامعه آماري متشكل از تمام زنان سرپرست خانوار زير نظر كميته امداد شهر مينودشت (تقريباً 300 نفر) بود. نمونه موردمطالعه نيز برطبق تعداد جامعه آماري و برطبق جدول كرجسي و مورگان (حداقل دو گروه 169 نفره) تعيين شد. روش نمونه‌گيري نيز به‌صورت در دسترس 194 نفر زن عادي و 171 نفر زن سرپرست خانوار وارد پژوهش شدند. جمع آوري داده ها بر اساس پرسشنامه ويژگي هاي جمعيت شناختي محقق ساخته و كنترل عواطف ويليامز (1977)، انجام گرفت. تجزيه و تحليل اطلاعات به دست آمده از اجراي پرسشنامه ها از طريق نرم افزار SPSS در دو بخش توصيفي شامل (اطلاعات جمعيت شناختي، ميانگين و انحراف معيار) و استنباطي (تحليل واريانس) انجام پذيرفت. نتايج گوياي اين مهم بود كه سطح كنترل عواطف و تمامي ابعاد آن شامل (كنترل خشم، كنترل خلق افسرده، كنترل اضطراب و عاطفه مثبت)، در زنان عادي بيش تر از زنان سرپرست خانوار است. پيشنهاد مي شود مراكز مشاوره فعال در كميته امداد برنامه هاي آموزشي و درماني را جهت تقويت كاركرد خانواده، تحمل پريشاني و همچنين كنترل عواطف زنان سرپرست خانوار طراحي و اجرايي كنند. مسلماً اجرايي كردن اين برنامه ها با بهبود اين ابعاد مي تواند ضمن بهبود سلامت روان‌شناختي اين گروه، كاركردشان را در رسيدگي به تكاليف خود در تمامي ابعاد زندگي بهبود ببخشند.