حذف آلاينده آلي مونواتيلن گليكول از محيط ­هاي آبي با استفاده از چارچوب فلزي-آلي Cr-BDC

Removal of monoethylene glycol pollutant from aqueous solution using Cr-BDC metal-organic framework (MOF)

در اين پژوهش جاذب چارچوب فلزي-آلي Cr-BDC(Benzene-1,4-dicarboxylic acid) سنتز شده و عملكرد آن براي حذف مونواتيلن­گليكول از محلول آبي مورد مطالعه قرار گرفته است. چارچوب فلزي-آلي سنتز شده با استفاده از آناليزهاي FT-IR و XRD مورد بررسي قرار گرفت. مونواتيلن­گليكول به عنوان يك آلاينده آلي باعث افزايش ميزان اكسيژن مورد نياز شيمياي (COD) محلول­هاي آبي مي­شود در نتيجه براي اندازه­گيري ميزان مونواتيلن گليكول باقي مانده در محلول از تست COD استفاده شده است. تاثير پارامترهاي مختلف در فرآيند جذب سطحي شامل مقدار جاذب و غلظت اوليه مونواتيلن­گليكول برروي حذف و بازده بررسي شده است. با افزايش مقدار جاذب درصد حذف افزايش و ظرفيت جذب كاهش يافته است و با افزايش غلظت اوليه آلاينده درصد حذف كاهش و ظرفيت جذب افزايش يافته است. درصد حذف مونواتيلن گليكول نسبتا بالايي حدود 78/76 درصد به دست آمده است

In this research, a Cr-BDC (Benzene-1,4-dicarboxylic acid)-organic framework adsorbent was synthesized and its performance for removal of MEG from aqueous solution was studied. The synthesized metal-organic framework was investigated using FT-IR and XRD analyses. As an organic pollutant, monoethylene glycol increases the amount of chemical oxygen demand (COD) of solutions, therefore COD test was used to evaluate the amount of MEG remaining in the solution. The effect of different parameters in the adsorption process, including adsorbent dosage and initial concentration of MEG on removal efficiency was investigated. By increasing the amount of adsorbent, the removal percentage increased and the adsorption capacity decreased, and with the increase in the initial concentration of the pollutant, the removal percentage decreased and the adsorption capacity increased. A relatively high MEG removal percentage of 76.78% was achieved.