نقش ميانجي فرهنگ سازماني در رابطه ميان سبك رهبري اخلاقي مديران و خلاقيت كاركنان اداره آموزش و پرورش شهرستان بهمئي

هدف از تحقيق حاضر بررسي نقش ميانجي فرهنگ سازماني در رابطه ميان سبك رهبري اخلاقي مديران و خلاقيت كاركنان بوده است. پژوهش توصيفي حاضر از لحاظ هدف كاربردي به شيوه همبستگي مي باشد. جامعه آماري تحقيق شامل تمامي كاركنان اداره آموزش و پرورش شهرستان بهمئي به تعداد 128 نفر بود. حجم نمونه از ميان اين تعداد و با استفاده از جدل مورگان 92 نفر به روش نمونه گيري تصادفي ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوري اطلاعات تحقيق شامل پرسشنامه سبك رهبري اخلاقي كالشون و همكاران (2011)، پرسشنامه خلاقيت كاركنان رندسيپ (1990) و پرسشنامه فرهنگ سازماني دنيسون (2000) بوده است. داده هاي جمع آوري شده به روش معادلات ساختاري مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافته هاي پژوهش نشان داد فرهنگ سازماني در رابطه ميان بين سبك رهبري اخلاقي مديران با خلاقيت كاركنان نقش ميانجي دارد. سبك رهبري اخلاقي علاوه بر اثر مستقيم خود بر خلاقيت سازماني(0.568) بطور غير مستقيم نيز از طريق فرهنگ سازماني بر خلاقيت كاركنان به اندازه 0.325 داشته است. لذا فرضيه اصلي تحقيق تحقيق با احتمال 95 درصد و با توجه به داده هاي گرد آوري شده تاييد شد.